responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 148

روشنى بر اين حقيقت است.

عكس‌العمل مردم مدينه‌

«يحيى بن هرثمه» با در دست داشتن نامه متوكّل و مأموريت بررسى و ارزيابى اوضاع سياسى مدينه و بازرسى منزل امام هادى عليه السلام و انتقال او به سامرّا وارد مدينه شد.

هنگامى كه مردم مدينه از ورود «ابن هرثمه» و مأموريت او آگاه شدند، فرياد اعتراض برآورده، شيون و ناله سر دادند؛ بگونه‌اى كه خود «يحيى» مى‌گويد: «من تا آن روز آنچنان ضجّه و ناله‌اى نشنيده بودم». و بدين وسيله، اقدام متوكّل را محكوم كردند.

«يحيى» كوشيد تا مردم را خاموش و آرام كند. براى اين منظور سوگند ياد كرد كه هيچ گونه مأموريتى كه متضمّن آسيب رساندن به امام هادى عليه السلام باشد ندارد و از ناحيه او هيچ خطرى آن حضرت را تهديد نمى‌كند. سپس منزل امام عليه السلام را تفتيش كرد؛ ولى جز چند قرآن و كتابهاى ادعيه و علوم، چيز ديگرى نيافت. [1]

اين جريان، نشانگر ميزان محبوبيّت و موقعيّت امام عليه السلام در ميان مردم مدينه از يكسو، و بيم و خوف مردم از سرنوشتى كه از سوى حكومت وقت براى آن حضرت رقم زده شده بود، از سوى ديگر مى‌باشد.

پيروان اهل بيت عليه السلام از اين موضوع متأثّر و بيمناك بودند كه با تبعيد امام عليه السلام و پيشوايان به مركز خلافت، از فيض وجود و فوز درك محضر آن امام بزرگوار محروم مى‌گشتند؛ چون آنان با تجربه‌اى كه از جريان تبعيد پدران گرامى آن حضرت، امام رضا و امام جواد عليهما السلام به مركز حكومت عباسى داشتند، مى‌دانستند يكى از انگيزه‌هاى مهمّ حكمرانان عباسى از فراخوانى پيشوايان اسلام به مركز خلافت، محروم ساختن مردم از وجود پرفيض ايشان است.


[1] - ر. ك: تذكرة الخواص، ص 322؛ مروج الذهب، ج 4، ص 84

نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 148
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست