نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 183
آمد كند تا از اين طريق، خوار و منزوى گردد!»
متوكّل، پشنهاد او را پسنديد و تصميم گرفت آن را اجرا
كند. سعايت كننده- كه مأموريت يافته بود گزارش توهين و بى اعتنايى دربانان، به امام
عليه السلام را به متوكّل بدهد- مىگويد:
«على بن محمّد وارد منزل شد در حالى كه نه خدمتكارى همراه
او بود و نه دربانى كه برايش پرده را بالا زند؛ در اين هنگام نسيمى برخاست و پرده را
براى او بالا زد. زمان بازگشت نيز نسيمى برخلافت جهت وزيد و پرده را براى او بالا زد
و او گذشت!»
گزارشكر وقتى گزارش ورود و خروج امام عليه السلام را به
متوكّل داد، او گفت: «ما نمىخواهيم باد براى او پرده را بالا بزند، همچون گذشته پرده
رابراى او بالا بزنيد.» [1]
متوكّل در اقدام كينه توزانه ديگرى عليه امام عليه السلام
دستور داد در مراسم عيد فطر، تمامى بنى هاشم از جلو او پياده رژه بروند. انگيزه اصلىاش
از اين كار اين بودكه امام نيز چنين كند تا از اين طريق، حقير گردد. [2]
و نيز در جريان مانور ديگرى امام عليه السلام راوارد كرد
تا همراه ديگر بزرگان قوم از قبيل وزيران، اميران، نيروهاى نظامى و ديگر اطرافيان،
فاخرترين لباس خود را پوشيده، به بهترين شكل و قيافه بيارايند، و پياده در برابر خليفه
و وزيرش «فتح بن خاقان» كه سواره بودند، رژه بروند. اين وضع در آن هواى گرم براى امام
عليه السلام بسيار مشقّت بار بود؛ به حدّى كه حضرت عليه متوكّل دعايى خواند كه از آن
به «عاى المظلوم على الظالم» ياد كردهاند. [3]
متوكّل مىخواست از اين طريق، پيشواى شيعيان را تحقير
كند و اورا به عنوان يك فرد عادى در رديف ديگران قرار دهد كه در مناسبتها و مراسم رسمى
مىبايد در مقابل خليفه پياده رژه روند.
وى، در حركت خصمانه ديگرى (فتح بن خاقان» را مأمور كرد
تا به امام هادى عليه السلام ناسزا