نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 192
از شكست او بود گفت: آرى، جدّ تو است و ما منكر اين انتساب
نيستيم. [1]
آنان پس از اين گفتگو از يكديگر جدا شدند؛ امّا نتيجه
آن، خشم و غم جانكاهى بود كه بر دل متوكّل جاى گرفت و همواره او را رنج مىداد؛ زيرا
هر چه انديشيد، هيچ راهى براى پاسخ گفتن به امام عليه السلام پيدا نكرد.
* متوكّل، در اقدامى ديگر، «ابن سكّيت»؛ دانشمند سرشناس
آن دوره را وادار كرد كه مسأله دشوارى را آماده كند و در مجلس مهمّى كه شخصيّتهاى علمى
و سياسى از جمله خود متوكّل حضور داشته باشند از امام عليه السلام بپرسند، شايد از
اين طريق بتواند آن حضرت را شكست دهد.
«ابن سكّيت» دست به كار شد و همه مقدّمات را فراهم ساخت،
سپس پرسش نخست خود را در جمع مذكور چنين مطرح كرد:
چرا خداوند موسى را با عصا و «يد بيضا» و عيسى را با
شفا دادن نابينايان مادرزاد و مبتلايان به پيسى و زنده كردن مردگان، و حضرت محمّد صلى
الله عليه و آله را با قرآن و شمشير فرستاد؟
امام هادى عليه السلام به تفصيل، فلسفه و حكمت بعثت پيامبران
با معجزات ياد شده را بيان كرد و در توضيح معجزات رسول خدا صلى الله عليه و آله- قرآن
و شمشير- و بيان نقش آنها در پيشرفت اسلام، شمشير را به شمشير برنده و پيروزمند على
عليه السلام تفسير كرد و فرمود:
با شمشير امام اميرالمؤمنين، على عليه السلام بود كه سرهاى
مشركان و بت پرستان بريده شد و زورمندان عرب از ايستادگى در برابر آن بيم داشتند و
مىگفتند:
گريز ازميدان نبرد، ننگ است مگر از شمشير على عليه السلام
كه همچون برق، كشنده است. امام عليه السلام به وسيله اين شمشير، جمع قواى شرك را از
هم پاشيد، وحدت احزاب مخالف رابر هم زد، اسلام را يارى كرد، دين را عزّت بخشيد و (پرچم)
كيان و هستى مسلمانان را بالا برد.
[1] - مناقب، ج 4، ص 406؛ حياة الامام على الهادى عليه
السلام، ص 241
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 192