نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 214
همگان باشد، صورت مىگرفت، و رهبران و پرچمداران اين نهضتها
بطور معمول، پايبند به اسلام و معتقد به امامت امام هادى عليه السلام بودند؛ هيچ دليلى
وجودنداشت كه آن حضرت در برابر چنين نهضتهايى بى تفاوت باشد تا چه رسد به اين كه موضع
منفى داشته باشد.
مسألهاى كه هست اين است كه امام عليه السلام در شرايطى
بودكه نمىتوانست حركت آنان را آشكارا تأييد وامضا كند. چه آن كه پشتيبانى آشكار آن
حضرت از قيامهاى علويان، علاوه بر آنكه جان امام عليه السلام را در معرض خطر جدّى قرار
مىداد، موجب ايجاد محدوديّت و سختگيرى بيشتر دستگاه خلافت نسبت به علويان، بويژه سران
آنان مىشد.
با اين حال، از آنجا كه علويانِ پرخاشگر عليه حكومت ظلم
و ستم عباسى از دودمان پيامبر صلى الله عليه و آله بودند و به جرم حقطلبى وستم ستيزى
مورد آزار و شكنجه عباسيان قرار گرفته يا به قتل مىرسيدند و اموالشان به يغما برده
مىشد، گرفتارى آنان، پيشواى دهم عليه السلام را سخت متأثر مىساخت و هر گاه فرصتى
پيش مىآمد سعى مىكرد آنان را دلدارى داده، تمايل قلبى و پشتيبانى معنوى خود را از
ايشان اعلام نمايد.
«ابوهاشم» يكى از ياران آن حضر مىگويد: «با ابوالحسن
عليه السلام به قصد ديدار و ملاقات با بعضى از انقلابيون به بيرون سامّرا رفتيم
....» سپس به بيان معجزهاى از امام هادى عليه السلام كه در آنجا رخ داده مىپدازد
و داستان را ناتمام مىگذارد و مشخصّ نمىكند كه امام عليه السلام با انقلابيون ديدار
و گفتگو كرد يا نه و گر ديدار صورت گرفته چه مسائلى ميان آنان مطرح شده است؟ [1]
د. رهبر جنبش مكتبى
از جمله رسالتهاى مهمّ امام هادى عليه السلام رهبرى جنبش
مكتبى و تشكيلات شيعى بود. در دوران امامت آن حضرت- برغم همه فشارهايى كه بر شيعيان
و علويان وارد مىشد، به حدّى كه دوران حكومت چهارده ساله متوكّل را مىتوان سختترين
و تلخترين دوران