نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 250
از گمراهى به هدايت رسيده و با دعاى او به حقّ بازگشتند.
صفات پسنديده و سيره نيكوى وى بيش از آن است كه شمرده شود و روشنتر از آن است كه پنهان
بماند. [1]
* عثمان بن سعيد
وى، در سنّ نوجوانى ودر حالى كه يازده سال از عمرش مىگذشت
افتخار شاگردى امام دهم عليه السلام را پيدا كرد»
، و در اندك زمانى به پايهاى از رشد و تعالى ك پيشوا
و مرشدش از او با وصف «ثقه» و «امين» خود ياد كرد.
«احمد بن اسحاق قمّى» مىگويد: به محضر امام هادى عليه
السلام رسيدم و عرض كردم:
سرورم! كار من طورى است كه گاهى (در منزل) هستم و گاهى
نيستم. زمانى هم كه هستم هستم دسترسى به شما برايم ميّسر نيست. در چنين مواقعى گفتار
چه كسى را بپذيرم و از دستود چه كسى فرمان بريم؟ امام فرمود:
«هذا ابُو عَمْروٍ. الثِّقَةُ الامِينُ ما
قالَهُ لَكُم فَعَنّى يَقُولُهُ، وَ ما ادَّاهُ الَيْكُمْ فَعَنّى يؤدّيه.» [3]
اين ابو عمر، مورداعتماد و امين (من) است. آنچه را كه
او به شما بگويد از سوى من گفته است؛ و آنچه را او به شما القا كند از طرف من القا
و ادا كرده است.
* على بن جعفر هُمانىّ
على بن جعفر، مردى «ثقه» و دانشمند بود، وكالت امام هادى
و امام حسن عسكرى عليها السلام را بر عهده داشت و كردارش موردپسند آن بزرگوار بود.
[4]
[1] - معجم رجال الحديث، ج 5، ص 25، به نقل از شرح مسائل
ناصريّات