نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 32
امام هادى عليه السلام شب هنگام به پروردگارش روى مىآورد
و شب را با حالت خشوع به ركوع و سجود سپرى مىكرد و بين پيشانى پينه بستهاش و زمين،
جز سنگ ريزه و خاك حائلى وجود نداشت و پيوسته اين دعا را تكرار مىكرد:
بار الها! گنهكارى بر تو وارد شده (و به درِ خانهات آمده)
و گدايى آهنگ تو را نموده است. تلاشش را بىنتيجه مگردان (و اميدش را نااميد مكن) و
او را مورد عنايت و رحمت خويش قرار بده و از لغزشش درگذر.
در توصيف قطب راوندى نسبت به آن بزرگوار آمده است:
... چون شب فرا مىرسيد رو به قبله مىايستاد و مشغول
عبادت مىگشت و ساعتى از راز و نياز باز نمىايستاد؛ در حالى كه جامهاى پشمينه در
بر و سجّادهاى حصيرى در برابر داشت. [2]
و نيز «حائرى» مىنويسد:
امام هادى عليه السلام در اثر شدّت علاقه به عبادت و مناجات
با پروردگار، شبها آرام نداشت و جز اندكى نمىخوابيد. در دل شب بر روى شنها و ريگزارها
مىنشست و شب را به عبادت، استغفار و تلاوت قرآن سپرى مىكرد. [3]
مأموران متوكّل بارها در دل شب به خانه امام عليه السلام
هجوم بردند و چون وارد خانه مىشدند آن عبد صالح خدا را در حالى كه لباسى خشن بر تن
داشت و بر روى حصيرى به نماز و نيايش ايستاده بود، مىديدند. [4]
امام هادى عليه السلام نه تنها در عمل كه در سخنان گهربارش
پيروان خود را به تهجّد و شب زندهدارى تشويق مىكرد. در سخنى از آن حضرت آمده است:
[1] - ائمتنا، ج 2، ص 257؛ حياة الامام على الهادى عليه
السلام، ص 137