نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 47
اكنون روايات رسيده از آن بزرگوار در تفسير قرآن، زينت
بخش كتابهاى تفسيرى و راهگشاى معضلات و آيات متشابه اين كتاب آسمانى است. [1] به عنوان
نمونه به يك مورد اشاره مىكنيم.
على بن ابراهيم قمى در ذيل آيه شريفه: (وَاذْكُرْ اخا عادٍ اذْ انْذَرَ قَوْمَهُ
بِالاحْقافِ). [2] مىنويسد: پدرم روايت كرده است كه معتصم دستور داد
در «بطائيّه» چاهى بكنند. به اندازه سيصد برابر قامت انسان كندند ولى به آب نرسيد.
معتصم ناچار رها كرد؛ ولى وقتى متوكّل روى كار آمد دستور داد چاه ياد شده را بكنند
تا به آب برسد. چاه كَنان به كندن چاه ادامه دادند و بر سر هر صد قامت انسان قرقرهاى
قرار مىدادند تا آنكه به صخرهاى رسيدند. با پتك بر آن زدند تا شكسته شد؛ ولى به محض
شكستن، هواى سردى از درون آن با سرعت خارج شد و همه آنان كه نزديكش بودند مردند.
جريان را به متوكّل گزارش دادند ولى وى راه به جايى نبرد.
گفتند: از «ابن الرّضا» حضرت على بن محمّد عليه السلام بپرس. متوكّل طى نامهاى قضيّه
را از امام عليه السلام پرسيد. امام عليه السلام فرمود: آنجا محل سكونت احقاف بوده
است. احقاف، قوم عاد بودند كه خداوند ايشان را با «ريح صَرْصَرْ» يعنى باد بسيار سرد
به هلاكت رسانيد. [3]
* تاريخ انبياء
از تاريخ زندگى انبياى الهىِ پيش از حضرت خاتم صلى الله
عليه و آله، منبع موثّق و مورد اعتمادى جز قرآن و روايات رسيده از معصومين عليه السلام
در دسترس نيست. بخشى از روايات امام هادى عليه السلام به تبيين و تجزيه و تحليل زندگى
پيامبران پيشين اختصاص دارد؛ پيامبرانى همچون حضرت آدم، نوح و ابراهيم. [4] به عنوان
نمونه عبدالعظيم حسنى مىگويد: از على بن محمّد عسكرى عليه السلام شنيدم كه فرمود:
«خداوند بدين علّت حضرت ابراهيم را به
[1] - براى آگاهى از روايات تفسيرى امام عليه السلام به
مسندالامام الهادى عليه السلام، ص 167-175 رجوع كنيد
[2] - احقاف (46)، آيۀ 21. يعنى: «سرگذشت هود» برادر
قوم عاد را ياد كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين «احقاف» بيم داد.