مورّخان موارد زيادى از احسان و انفاق پيشواى دهم به نيازمندان
و درماندگان را نقل كردهاند كه ما به چند مورد بسنده مىكنيم.
* گروهى از بزرگان شيعه و ياران امام عليه السلام به نامهاى:
ابوعمرو عثمان بن سعيد، احمد بن اسحاق اشعرى و على بن جعفر همدانى، به محضر آن حضرت
شرفياب شدند. احمد بن اسحاق از سنگينى بدهكارى خويش نزد امام عليه السلام شكايت كرد.
امام هادى عليه السلام به وكيلش «ابوعمرو» فرمود: سى هزار
دينار به او، و سى هزار دينار به على بن جعفر بده؛ براى خود نيز سى هزار دينار بردار.
[2]
امام عليه السلام با اين انفاق انبوه به زندگى اين بزرگان-
كه به كار مبارزه و نشر فرهنگ ناب تشيّع همّت گمارده بودند و شايد فرصت چندانى براى
كار و تأمين نيازهاى زندگى خود نمىيافتند- گشايشى بخشيد و تنگدستى را از آنان برطرف
ساخت.
* ابوهاشم جعفرى نقل مىكند: تنگدستى سختى بر من روى آورد.
خدمت امام هادى عليه السلام رفتم. چون در محضرش نشستم فرمود:
اى ابوهاشم! شكر كداميك از نعمتهاى خدا را كه به تو عطا
كرده مىتوانى بجاى آورى؟
- من سكوت كردم و ندانستم چه بگويم.
- خداوند به تو نعمت ايمان را ارزانى داشته و (در پرتو
آن) بدنت را بر آتش دوزخ حرام كرده، و سلامتى و عافيت داده و بر اطاعت و بندگىاش ياريت
نموده و قناعت داده است تا در پرتو آن از سرافكارى مصون بمانى. اى ابوهاشم! من بدين
مطالب آغاز به سخن كردم، چون گمان مىكنم تو مىخواهى از كسى كه اين همه نعمت به تو
داده نزد من شكوه كنى. من دستور دادم يكصد دينار به تو بدهند. آن را بگير! [3]