نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 54
امام عليه السلام در اين داستان ضمن بخشش به ابوجعفر و
رفع نياز او، نعمتهاى بزرگ الهى را كه به او ارزانى داشته و هر يك از آنها شكر خاص
خود را مىطلبد، به او متذّكر شده است.
و اين درس بزرگ را به وى داد كه وظيفه بندگى ايجاب مىكند
كه او به جاى لب به شكوه گشودن از تنگدستيى كه به وى روى آورده و شايد به مصحلت او
هم بوده، بهتر است شكر آن همه نعمت خدادادى را بجا آورد.
* اسحاق جمّال مىگويد: براى ابوالحسن عليه السلام گوسفندان
زيادى خريدم؛ سپس مرا خواست و از اصطبل منزلش به جاى وسيعى برد كه من آنجا را نمىشناختم؛
سپس تمامى آن گوسفندان را ميان كسانى كه آن حضرت دستور مىداد، توزيع كردم. [1]
در روايت ديگر، زمان خريد و توزيع گوسفندان روز «ترويه»
[2] ذكر شده است. [3]
از اين روايت دو نكته مهمّ استفاده مىشود. نخست آن كه
امام عليه السلام در مسائل مالى و انفاقهاى جزئى هم، مسائل امنيّتى و حفاظتى را رعايت
مىكرده است. و اين، بيانگر شدّت محدوديّت آن گرامى از سوى دستگاه خلافت است؛ با اين
حال امام عليه السلام اين كار را تحت پوشش قربانى انجام داد تا هر گونه سوء ظنّى را
نسبت به خود از بين ببرد.
دوّم: آنكه اين اقدام حضرت بيانگر اهتمام آن بزرگوار به
مسأله قربانى است. وى كه مىديد بستگان و خويشانش توانايى انجام اين عمل مستحب را ندارند
و اگر او به آنان كمك نكند بناچار آن را ترك خواهند كرد، پيش از عيد قربان گوسفندانى
براى ايشان مىفرستاد تا در روز عيد امكان قربانى برايشان فراهم سازد.
ب- بردبارى
حلم و بردبارى از ويژگيهاى مهمّى است كه مردان بزرگ، به
ويژه رهبران الهى كه بيشترين برخورد و اصطكاك را با مردم نادان و نابخرد و گمراه داشتند،
از آن برخوردار