نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 66
نيست و كم و بيش پيدا مىشود؛ آن كه كمياب است، برادرى
است كه دوستىاش با انسان در راه خدا و براى خدا باشد و هر روزى كه از برادرى و دوستى
او با انسان مىگذرد، انسان از شيطان فاصله گرفته و به خدا نزديك شود، همان آثار و
بركاتى كه در بيان حضرت عيسى عليه السلام در پاسخ حواريّون- كه پرسيده بودند با چه
كسى برخاست و نشست داشته باشيم- بدانها اشاره رفته است:
همه مردم، مرگ را حقيقتى انكارناپذير مىدانند؛ ولى بيشتر
آنان از رو به رو شدن با آن وحشت دارند. از اين رو، هر كس دوست دارد بداند كه چرا اين
همه از مرگ وحشت دارد؟ علّت بيم افراد از مرگ در بيان امام هادى عليه السلام چنين آمده
است:
امام هادى عليه السلام به عيادت يكى از يارانش كه مريض
بود، رفت و خطاب به او- كه از فرا رسيدن مرگ بىتابى مىكرد و مىگريست- فرمود:
اى بنده خدا! تو از مرگ بخاطر آن كه حقيقت آن را نمىشناسى
بيمناكى. آيا زمانى كه بدنت چركين شود و آلوده باشى و از فزونى چرك و آلودگى ناراحت
باشى و به زخم و بيمارى واگير مبتلا شوى، چه مىكنى؛ در حالى كه مىدانى شستشوى در
حمام تمام آنها را برطرف مىكند. آيا دوست ندارى وارد حمام شوى و همه پليديها را از
تنت بشويى؟ يا اين كه از اين كه وارد حمام شوى ناخشنودى و مىخواهى همه آن آلودگيها
در بدنت بماند!؟
بيمار عرض كرد: بلى اى پسر رسول خدا صلى الله عليه و آله،
(بطور حتم در آن حال مايلم به حمّام روم