نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 83
و ايتاخ.
اينان به اقتضاى خواست و مصلحت خودگاهى پشتيبان خليفه
و گاهى مخالف او بودند.
به محض رويارويى با كوچكترين تهديدى از سوى خليفيه يا
مواجه شدن با كسرى يا تأخير حقوق و مقرّرى ماهيانه، عليه او شورش مىكردند. بدين ترتيب
هر روز فتنهاى بر پا مىكردند كه منجر به كشت و كشتار مىگشت، تا جايى كه بربرها در
مقام احتجاج با ايشان مىگفتند: هر روز خليفهاى را كشته و ديگرى را خلع مىكنيد، ليكن
خود همچنان در پست وزارت باقى هستيد. [1]
2. گسترش فساد و عيّاشى در دستگاه خلافت
خوشگذرانى، هوسرانى و شبنشينىهاى توأم با ميگسارى و
آوازهخوانى از ويژگيهاى زمامداران دوره دوّم عبّاسى است. در اين دوره به لحاظ فراغت
خلفا از كارهاى ادارى و سياسى كشور، دستگاه خلافت بيش از پيش به عيّاشى و بىبندوبارى
روى آورد، و خلفا و درباريان به جاى رسيدگى به كار مردم و اداره امور كشور، وقت خود
را به خوشگذرانى و بزمهاى آنچنانى مىگذراندند. اسحاق بن ابراهيم موصلى مىگويد:
روزى معتصم مرا خواست. چون نزد او برآمدم ديدم جليقهاى
رنگارنگ بر تن دارد و كمربندى زرّين بسته و كفش سرخى پوشيده است.
به من گفت: اى اسحاق! دوست دارى با من چوگان بازى كنى؟
برو لباسهايى مانند لباسهاى من بر تن كن. من عذر خواستم، امّا او نپذيرفت. لباسهايى
همچون لباسهاى او پوشيدم، سپس بر اسب زرنگارى سوار شد و با هم وارد ميدان چوگان شديم.
[2]
و نيز مىگويد:
روزى نزد معتصم رفتم، ديدم «قينه» كه سخت مورد علاقه او
بود در كنارش