responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 96

شاعر ديگرى به نام «سعيد بن وهب» هنگامى كه چشمش به زندگى تجمّلاتى يكى از منشيان و درباريان حكومت عبّاسى افتاد، جايگاه خود را در دنياى آن روز و نيز بهره‌هاى خويش را از مظاهر دنيوى و لذائذ زندگى چنين ترسيم كرد:

- هر كسى در دنيا، درجه و مقامى دارد، ليكن ما تنها تماشاگران دنياييم.

- ما از دنيا كوله‌بارى از حسرت به دوش مى‌كشيم؛ گويى ما لفظى بدون معنى هستيم.

- مردم به وسيله دنيا بزرگ مى‌شوند؛ در حالى كه زندگى ما در بدترين و پست‌ترين وضع مى‌گذرد. [1]

اين احساس، نه احساس يك شاعر كه احساس عموم مردم بى‌پناهى بود كه راه به جايى نداشتند و ناچار بودند مرارتها و تلخيهاى زندگىِ آنچنانى را بچشند و سختيهاى آن را تحمّل كنند.

احساس اين تلخى و درد بود كه امامان عليه السلام را- كه از سوى خدا مسؤوليّت هدايت و رهبرى امّت را برعهده داشتند- همواره به خود مشغول ساخته، در انديشه چاره جويى و راه حلّ فرو مى‌برد. امام صادق عليه السلام در سخنى از اين مشكل هميشگى امامان عليه السلام چنين ياد مى‌كند:

«بَلِيَّةُ النّاسِ عَلَيْنا عَظيمَةٌ، انْ دَعَوْناهُمْ لَمْ يُجيبوُنا وَ انْ تَرَكْناهُمْ لَمْ يَهْتَدوُا بِغَيْرِنا.» [2]

گرفتارى مردم بر دوش ما سنگينى مى‌كند، اگر آنها را (بسوى حق) فرا خوانيم پاسخ مثبت به ما نمى‌دهند، و اگر رهايشان كنيم بجز (توسط) ما هدايت نشده و به حق، راه نمى‌يابند.

اين احساس، همان احساسى است كه قرآن در مورد رسول خدا صلى الله عليه و آله نسبت به امّت بيان‌


[1] - مَنْ كانَ فِى الدُّنْيا لَهُ شارَةٌ فَنَحْنُ مِنْ نَظّارَةِ الدُّنْيا

[2] - من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 405

نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 96
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست