نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 102
زمانى معاويه در حضور امام حسن و امام حسين عليهما السلام،
لب به ناسزاگويى امام مجتبى
و پدر بزرگوارشان امير مؤمنان عليه السلام گشود. امام
حسين عليه السلام برخاست تا پاسخ اهانتهايش را بدهد ولى برادرش او را به سكوت و خويشتندارى
فراخواند؛ آنگاه خود، با بيانى منطقى و كوبنده پاسخ معاويه را داد. [1]
فضائل اخلاقى
با نگاهى اجمالى به زندگى 56 ساله سراسر جهاد، حقطلبى
و خداجويى امام حسين عليه السلام درمىيابيم كه حيات آن بزرگوار همواره با پاكدامنى،
بندگى خدا و نشر رسالت محمّدى صلى الله عليه و آله و پاسدارى از ارزشهاى والاى انسانيّت
گذشته است.
آن حضرت به نماز و نيايش با پروردگار و خواندن قرآن و
دعا و استغفار علاقه زيادى داشت؛ گاهى در شبانه روز صدها ركعت نماز مىخواند و حتى
در آخرين شب زندگى دست از عبادت و دعا بر نداشت. و آن شب را از دشمنان مهلت خواست تا
بتواند با خداى خويش به خلوت بنشيند، و فرمود: خدا مىداند كه من نماز و تلاوت قرآن
و دعاى زياد و استغفار را دوست دارم [2]
ابن اثير مىنويسد: حسين عليه السلام بسيار روزه مىگرفت
و نماز مىگزارد و به حج مىرفت و صدقه مىداد و همه كارهاى پسنديده را انجام مىداد.
[3]
حضرت اباعبدالله عليه السلام بارها پياده به زيارت خانه
خدا رفته مراسم حج را بجاى مىآورد. [4]
شخصيت حسين بن على عليه السلام آنچنان با عظمت و پرشكوه
بود كه وقتى با برادرش امام مجتبى عليه السلام پياده به زيارت خانه خدا مىرفتند همه
بزرگان و شخصيتهاى اسلامى به احترامشان از مركب پياده شده همراه آنان راه مىپيمودند.
[5]
احترام و ارزشى كه جامعه براى امام حسين عليه السلام قائل
بود بدان جهت بود كه حضرتش همواره با مردم زندگى مىكرد. همچون ديگران از مواهب و مصائب
يك اجتماع
[1] - ارشاد مفيد، ص 173؛ شرح نهجالبلاغه، ابن ابىالحديد،
ج 16، ص 47