نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 115
همراه با پيكهاى مختلف رسيد. فزونى نامهها و تأكيد پيكها
بر صحت محتواى آنها
بگونهاى بود كه امام عليه السلام نمىتوانست نسبت به
دعوت كنندگان بىتفاوت باشد.
اعزام سفير به كوفه
امام حسين عليه السلام در نخستينى اقدام، پسرعموى خويش
مسلم بن عقيل را بسوى كوفه فرستاد تا موقعيت سياسى- اجتماعى منطقه را از نزديك بررسى
و به امام عليه السلام گزارش كند. حضرت همراه با مسلم، پاسخ تمام نامهها را در چند
جمله كوتاه چنين نوشت:
امّا بعد، اين نامهاى است از حسين بن على عليه السلام
به توده مسلمين و مؤمنين عراق؛ بدانيد هانى و سعيد كه آخرين فرستادگان شما بودند با
نامههاى شما رسيدند. از تمام مطالبى كه در نوشتههاى شما منعكس بود باخبر شدم. خلاصه
منظور شما اين بود كه:
امام و رهبر لايقى نداريم بهسوى ما بيا تا شايد خداوند
ما را با رهبرى تو به هدايت برساند. هماكنون «مسلم» را كه پسر عمو، و مورد اعتماد
من است بهسوى شما فرستادم، اگر او نوشت كه آخرين نظريات شما عملًا همانطور است كه
در نامهها نوشتهايد اجابت نموده به طرف شما خواهم آمد. به جان خودم سوگند امام و
پيشوا كسى است كه خود، به دين خدا پايبند بوده و عدالت و دادگرى را بپا داشته، و براى
رضاى خدا خويشتندار باشد. [1]
مسلم وارد كوفه شد. خبر ورود او بهسرعت در كوفه پخش شد،
كوفيان با استقبال بىسابقهاى بهعنوان نماينده امام با مسلم بيعت كردند و روز به
روز بر تعداد بيعتكنندگان افزوده مىشد.
دو نامه از كوفه
پس از تحوّل اوضاع به نفع امام عليه السلام، دو نامه از
كوفه نوشته شد، يكى به حسين بن على عليه السلام و ديگرى به يزيد. مسلم براى امام عليه
السلام نوشت: تاكنون جمعيّت بيشمارى با من بيعت كردهاند مقتضى است بهسوى كوفه حركت
كنيد. [2]
[1] - مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 90؛ ارشاد مفيد، ص
204؛ بحارالانوار، ج 44، ص 334؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 21