responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 134

واقعى قيام مقدس كربلا و اين كه حسين بن على عليه السلام فرزند پيامبر صلى الله عليه و آله است و اسرا، اسراى آل محمّد صلى الله عليه و آله هستند؛ و ديگر، معرّفى چهره واقعى يزيد و افشاى جنايات او در ارتباط با اسلام و خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله. اينك چگونگى انجام اين دو رسالت بزرگ را در سه پايگاه مهمّ كوفه، شام و مدينه بررسى مى‌كنيم.

در كوفه‌

كوفه، نخستين پايگاه مهمّى بود كه به فرمان عبيداللّه كاروان اسرا را بدانجا بردند.

رسانه‌هاى تبليغاتى ابن زياد سعى كرده بودند يزيد را در اين ماجرا پيروز جلوه دهند، از اين رو از مردم خواستند به شكرانه اين پيروزى به جشن و شادمانى بپردازند و براى مشاهده آثار آن به تماشاى اسيران بيرون آيند.

وضعيّت اسيران به هنگام ورود به كوفه آن چنان دلخراش و رقّت‌بار بود كه تماشاگران را تحت تأثير قرار داد و آنان را به گريه انداخت. امام سجاد عليه السلام با مشاهده گريه آنان، خطاب به ايشان فرمود:

«تَنُوحُونَ وَ تَبْكُونَ مِنْ اجْلِنا فَمَنْ ذَالَّذى‌ قَتَلَنا؟!» [1]

نوحه‌سرايى مى‌كنيد و براى (مظلوميّت) ما مى‌گرييد! پس چه كسى (عزيزان) ما را كشته است؟!

قافله‌سالارن كاروان اسارت تصميم گرفتند از موقعيّت پيش آمده بهره‌بردارى نموده حقايق را بيان كنند. نخست حضرت زينب عليها السلام سخنرانى كرد و كوفيان را مردمى نيرنگ‌باز و خيانت‌پيشه معرفى كرد كه جز خودخواهى، گزافه‌گويى و چاپلوسى سرمايه‌اى ندارند و با جنايت خود در حق فرزند پيامبر صلى الله عليه و آله خشم خدا و عذاب هميشگى او را بر جان خريدند.

سخنان هشدار دهنده و بيدارگر حضرت زينب عليها السلام حاضران را آن چنان متأثر ساخت كه بى‌اختيار ضجّه و ناله سردادند. پيرمردى كه به شدت مى‌گريست با احساسات خطاب به اسيران فرياد برآورد:


[1] - لهوف، ص 63

نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 134
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست