نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 152
اداره امور مسلمانان مىديدند، همواره به مقام والاى امام
باقر عليه السلام و موقعيّت و محبوبيتى كه آن بزرگوار در دل تودههاى مسلمان داشت رشك
مىبردند و نسبت به ايشان سختگيرى بيشترى اعمال مىكردند.
هشام بن عبدالملك- كه در بيان مورخان مقتدرترين خليفه
اموى لقب گرفته است- اگر با امام باقر عليه السلام برخوردى خشونتآميز دارد، بى گمان
ناشى از ترسى است كه از وجود آن حضرت براى حكومت خود احساس مىكند؛ بدين جهت در هر
فرصتى سعى در تحقير آن بزرگوار و متزلزل و بىاعتبار كردن موقعيت اجتماعى او داشت.
گاهى از آن امام همام در حضور برادرش زيد، بهعنوان «بقره» ياد مىكرد، [1] گاهى با
طرح سؤالى معمّاگونه سعى در مجاب كردن حضرت در مسائل علمى داشت [2]؛ گاهى هم او را
به مركز خلافت خود احضار كرده و پس از آنكه سه روز او را معطل كرده اجازه ورود نداد.
روز چهارم اذن داد ولى قبل از ورود امام عليه السلام به
درباريان دستور داد پس از سخنان من هر كدام به محمد بن على ناسزا بگوييد و او را سرزنش
كنيد. و برخوردهاى تحقيرآميز و تهمتهاى نارواى ديگر كه مجال ذكر آنها نيست. و وقتى
در همه اين عرصهها از امام عليه السلام شكست خورد، مأمورانى را به روستاها و منازل
مسير بازگشت امام عليه السلام از دمشق به مدينه فرستاد تا مردم آن نواحى را وادار كنند
كه با فرزند پيامبر صلى الله عليه و آله بدرفتارى كرده امكانات و مواد غذايى در اختيار
ايشان قرار ندهند. [3]
اين، تصوير محدودى از فضاى سياسى عصر امام باقر عليه السلام
بود؛ فضايى كه پيشواى شيعيان و پيروان او را بويژه در دوران سيزده ساله حكومت هشام
در سختترين و بحرانىترين شرايط زندگى سياسى قرار داده بود.
امام باقر عليه السلام و مسائل سياسى
امام باقر عليه السلام به عنوان پاسدار و تبيين كننده
آيين جاودانه محمّدى صلى الله عليه و آله و پيشواى