responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 170

رهروان راهش و پاسداران مكتبش سرمشق آموزنده‌اى باشد.

1- حلم و بردبارى‌

از حَفْص بن ابى‌عايشه روايت شده: امام صادق عليه السلام خدمتكار خود را دنبال كارى فرستاد؛ ولى چون دير كرد خود آن حضرت به دنبال آن كار رفت؛ غلام را ديد كه در گوشه‌اى خفته. بر بالين او نشست و مشغول باد زدن او شد. غلام چون بيدار شد، امام عليه السلام به او فقط اين جمله را فرمود: «سزاوار نيست كه هم روز و هم شب بخوابى، شب براى خودت ولى روز براى ما باش.» [1]

2- عفو و گذشت‌

به امام صادق عليه السلام خبر دادند كه فلان پسر عموى شما در ميان مردم به شما ناسزاى بسيار گفت. حضرت بلند شد، وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند، بعد از نماز با رقّت قلب گفت: «خدايا من از حق خود گذشتم؛ تو جود و كرمت بيش از همه است؛ از او درگذر و به كردارش گرفتار مكن.» [2]

3- كمك به نيازمندان‌

ابو جعفر خثعمى نقل مى‌كند: امام صادق عليه السلام كيسه‌اى كه محتوى پنجاه دينار بود به من داد كه به شخصى بدهم؛ و تأكيد كرد كه اسم ايشان را نبرم. چون كيسه را به آن شخص دادم تشكر كرد و گفت: اين كمك از ناحيه چه كسى است كه هر چند مدت يكبار براى ما مى‌فرستد و تا يك سال، زندگى ما اداره مى‌شود؟ ولى از امام صادق عليه السلام گلايه كرد كه با آنكه قدرت دارد به ما كمك نمى‌كند!. [3]

4- امام عليه السلام در مزرعه‌

ابو عمرو شيبانى نقل مى‌كند: امام صادق عليه السلام را ديدم كه لباس خشنى بر تن داشت و در حالى كه عرق از او مى‌ريخت، با بيل در مزرعه‌اش كار مى‌كرد. گفتم فدايت شوم، بيل‌


[1] - بحارالانوار، ج 47، ص 56؛ مناقب، ج 4، ص 274؛ اعيان‌الشيعة، ج 1، ص 663؛ وسائل‌الشيعه، ج 11، ص 211

[2] - الامام الصادق، مظفر، ص 230

[3] - بحارالانوار، ج 47، ص 54؛ مناقب، ج 4، ص 273

نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 170
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست