نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 199
دومين منشأ اختلاف، مسأله اسماعيل فرزند امام صادق عليه
السلام بود كه عدهاى از آن بهره بردند. از آنجا كه وى فرزند بزرگ امام عليه السلام
بود، بسيارى از شيعيان فكر مىكردند كه وى جانشين پدر خواهد بود. او در حيات امام صادق
عليه السلام وفات كرد با اين حال عدهاى پس از آن حضرت با داعيههاى مختلف به وى روىآورده
و فرقهاى بهنام اسماعيليّه درشيعه بهوجود آوردند. [1]
پيگيرى نهضت جعفرى
امام كاظم عليه السلام با توجه به شرايط سياسى حاكم صلاح
نديد دست به اقدام سياسى حادّ بزند و آشكارا با حكومت منصور به ستيز برخيزد؛ بلكه رهبرى
و ارشاد علمى و فكرى دانشگاه جعفرى را در اولويت كارى خويش قرار داد و فرهنگ گسترده
اسلامى را با آراء و نظريات خود پربارتر ساخت. سيّد امير على مىنويسد:
امام صادق عليه السلام در سال 148 هجرى در مدينه درگذشت
ولى مكتب علميى كه تأسيس كرده بود با رحلت او تعطيل نشد، بلكه به رهبرى فرزند و جانشينش
موسى كاظم عليه السلام ادامه يافت و شكوفا گرديد. [2]
پيگيرى نهضت فرهنگى در آن شرايط نسبت به ديگر اقدامها
از چند جهت، اولويّت و فوريّت داشت:
1- كار عظيم و عميق فرهنگى كه امام سجاد و امام باقر عليهما
السلام شروع كرده بودند و امام صادق عليه السلام در حوزه گستردهترى مطرح كرده بود،
لازم بود دنبال شود و به نتايج نهايى برسد. رها كردن اين حركت از سوى امام كاظم عليه
السلام و امامان پس از آن حضرت، چه بسا موجب هدر رفتن تلاشهاى امامان پيشين مىشد.
2- امام صادق عليه السلام موفق شد تحولى فرهنگى در جامعه
ايجاد و افراد زيادى را با فرهنگها و ملّيتهاى مختلف به مهد اسلام جذب كند و آنان
را كه تعدادشان بالغ بر چهار هزار
[1] - نوبختى در فِرَق الشيعه، ص
66 - 78 و طبرسى در اعلام الورى، ص 292
انشعابات پديد آمده در ميان شيعيان پس از شهادت امام صادق عليه السلام را آوردهاند