responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 204

نامساعد از مناظره و سخن گفتن خوددارى كند. هشام در پى اين رهنمود تا پس از مرگ مهدى و پيدايش آرامش نسبى سخن نگفت. [1]

2- منصور سياست شكنجه و فشار سياسى و اقتصادى را نسبت به مخالفان، بويژه علويان اجرا كرد. مردم مدينه بيش از نقاط ديگر، تحت فشار و نظارت دستگاه خلافت قرار داشتند. زيرا آنان بيش از هرجاى ديگر، با تعاليم اسلام و مدل حكومت اسلامى آشنايى داشتند و كمتر حاضر بودند، حكومت‌هاى فاسدى همچون حكومت منصور را بپذيرند.

علاوه بر آن، پيشوايان معصوم و رجال بزرگ شيعه در مدينه اقامت داشتند و وجود آنان همواره محور جنبش‌هاى اسلامى و خطرى براى دستگاه خلافت به شمار مى‌رفت.

گماردن رياح بن عثمان- كه فردى بى‌رحم، سنگدل و سختگير بود- به فرماندارى مدينه از سوى منصور پس از شنيدن خبر نهضت محمد بن عبدالله بن حسن- معروف بن نفس زكيّه- در همين راستا انجام گرفت. [2]

منصور در طول حكومت ننگين خود صدها انسان حق‌طلب و آزاديخواه را به قتل رسانيد. او در مبارزه با آل على عليه السلام تا آنجا پيش رفت كه به هر يك از آنان دست مى‌يافت او را دستگير و پس از بستن غل و زنجير به دست و پايش به زندان مخصوص مى‌افكند؛ زندانى كه شب و روزش تشخيص داده نمى‌شد. [3] او، بعضى از انقلابيون را پس از دستگيرى زنده زير ديوار مى‌گذاشت و روى آن ستون بنا مى‌كرد. [4]

منصور به منظور تحت فشار قرار دادن شيعيان، نه‌تنها اموال عمومى مسلمانان را در خزانه خود، گرد آورده و از صرف آن در راه عمران كشور و رفاه و آسايش مردم خوددارى مى‌كرد، بلكه آنچه هم در دست مردم بود به زور مى‌گرفت تا همه نيازمند دستگاه و گرسنه و متكى به او باشند. [5] در اين ميان، مردم مدينه بيش از ساير نقاط، تحت فشار بودند.


[1] - رجال كشى، ص 266، حديث 479

[2] - تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 375

[3]- ر. ك: مروج الذّب، ج 3، ص 298

[4] - ر. ك. كامل، ابن اثير، ج 5، ص 526؛ الفخرى، ص 147

[5] - در تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 387، مجموع اموالى كه منصور از اين راه جمع‌آورى كرده بالغ بر 800 ميليون درهم ذكر شده است

نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 204
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست