نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 205
3- تبليغ و ترويج از رجال علمى كه از نظر فكرى در خط مخالف
امام حركت مىكردند.
جذب فقها و قضاتى همچون مالك بن انس و قاضى ابو يوسف به
دربار و تجليل و تكريم آنان و نشر فتواها و آراى ايشان در سطح جامعه، در همين راستا
انجام مىگرفت.
مالك، پيشواى مذهب مالكى و يكى از فقهاى مدينه بود. وى
هر چند بخشى از علوم خود را از امام صادق عليه السلام فراگرفته بود، ولى از نظر خط
مشى فكرى در جهت مخالف مكتب اهل بيت عليهم السلام قرار داشت. بدين جهت منصور او را
بهعنوان فقيه و مفتى رسمى حكومت، معرفى كرد و به وى دستور داد كتابى فقهى بنويسد تا
همه مردم در مسائل علمى به آن مراجعه كنند. مالك گفت: مردم عراق نظر ما را نمىپسندند
و بدان عمل نمىكنند. منصور گفت: چنان با شمشير سرهايشان را مىزنيم و با تازيانه بندهاى
پشتشان را مىكوبيم كه بر عمل بدان وادار شوند! مالك كتاب مُوَطَّأْ را نوشت. كتاب
او از سوى حكومت در همه جاپخش شد و مبناى كار دستگاه قضايى قرار گرفت. [1]
مالك در دوران هارون نيز مورد احترام و توجه دستگاه خلافت
بود. هارون به فرماندار خود در مدينه نوشت: هيچ كارى را بدون مشورت مالك انجام ندهد.
[2]
قاضى ابو يوسف نيز از وابستگان دربار حكومت عباسى و از
شاگردان و مروجان مذهب ابو حنفيه بود. هارون او را به سمت قاضى القضاتى منصوب كرد و
در سراسر عراق، شام و مصر هيچ قاضيى را جز با نظر او نمىگمارد. [3]
بدون شك، توجه بيش از حدّ دستگاه خلافت به اين افراد و
نشر فتواها و افكار آنان در ميان مردم با انگيزه تضعيف جبهه امامت و موضعگيرى عليه
امامان عليهم السلام انجام مىگرفت.
توطئه عليه امام كاظم عليه السلام
گسترش روزافزون آوازه علمى و موقعيّت امام كاظم عليه السلام
و روى آوردن شيعيان و
[1] - ر. ك. شرح الموطّأ، ج 1، ص
8؛ الامامة والسياسة، ج 2، ص 150؛ الامام الصادق
والمذاهب الاربعة، ج 1، ص 504. در منبع آخر، ص
555 آمده است: منصور از مالك خواست در كتاب خويش، حديثى از حضرت
على عليه السلام نقل نكند
[2]
- الامام الصادق والمذاهب الاربعة، ج 1، ص 506؛ حياة
الامام موسى بن جعفر عليه السلام ، ج 1، ص 91
[3] - ر. ك. حياة الامام موسى بن جعفر عليه
السلام ، ج 1، ص 92
نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 205