responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 212

معاصر خود را براى زعامت امت اسلامى نفى كرد و آنان را افرادى فاسق و غاصب منصب خلافت خواند؛ از سوى ديگر در برابر مدّعيان امامت از قبيل برادرش عبداللّه افطح موضع گرفت و در گفتار و عمل صلاحيّت ايشان را براى رهبرى جامعه اسلامى ردّ كرد. اينك دو نمونه:

زمانى موسى بن جعفر عليه السلام به كاخ هارون احضار شد. قسمتى از گفتگويى كه ميان آنان رخ داد چنين است. هارون آغاز به سخن كرد:

- اين دنيا چيست؟

- خانه فاسقان است. خداوند مى‌فرمايد: «به زودى كسانى را كه در روى زمين بناحق تكبر مى‌ورزند از (ايمان به) خود منصرف مى‌سازم. آنها چنانند كه اگر هر آيه و نشانه‌اى را ببينند به آن ايمان نمى‌آورند؛ اگر راه هدايت را ببينند، آن را به‌عنوان راه خود نمى‌گزينند و اگر راه گمراهى را ببينند، آن را راه خود انتخاب مى‌كنند». [1]

- پس اين دنيا براى چه كسانى است؟

- براى شيعيان ما مايه آرامش خاطر و براى ديگران مايه آزمايش است.

- پس چرا صاحب آن، آن را در اختيار نمى‌گيرد؟

- در حال عمران و آبادانى از او گرفته شده و تا زمانى كه آباد نگردد آن را پس نمى‌گيرد.

- شيعيان شما كجايند؟

- (امام در پاسخ اين آيه را خواند:) «كافران از اهل كتاب و مشركان (مى‌گفتند: دست از آيين خود برنمى‌دارند تا دليل روشنى براى آنان بيايد». [2]

- پس بدين ترتيب ما كافريم؟!

- نه، ولى همچنانيد كه خدا فرموده: «آيا نديدى كسانى را كه نعمت خدا را به كفران تبديل كردند و قوم خود را به سراى نيستى و نابودى كشاندند؟!» [3]


[1] - اعراف (7)، آيه 146

[2] - بيّنه (98)، آيه 1

[3] - ابراهيم (14)، آيه 28

نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 212
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست