نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 213
هارون از سخنان امام عليه السلام برآشفت و نسبتبه آن
حضرت باتندى و خشونت رفتار كرد. [1]
امام عليه السلام در اين برخورد با استناد به آيات نورانى
قرآن، نه تنها صلاحيّت هارون را براى امامت مسلمانان نفى كرد، بلكه او را فاسق و غاصب
و از مستكبران روى زمين خواند كه به آيات الهى ايمان ندارند، از صراط مستقيم حق، روى
برتافته، راه گمراهى در پيش گرفتهاند.
امام كاظم عليه السلام در حالى كه عبداللّه و گروهى از
بزرگان شيعه در منزلش گرد آمده بودند، دستور داد هيزم زيادى وسط خانه فراهم آورده و
آنها را آتش بزنند، چون شعلههاى آتش زبانه كشيد برخاست و در درون آتش نشست و با حاضران
به گفتگو پرداخت. پس از ساعتى بيرون آمد و به برادرش عبدالله فرمود: اگر مىپندارى
كه بعد از پدرت امام هستى برخيز و آنجا كه من نشستم بنشين! عبداللّه رنگ از چهرهاش
پريده برخاست و با شرمندگى از نزد امام بيرون رفت. [2]
ب- اثبات امامت خويش: امام عليه السلام در اين مرحله،
با صراحت، مردم را به پذيرش امامت خود فرامىخواند و با گفتار و نشان دادن كرامات فراوان،
درصدد تبيين و تثبيت امامت خود برآمد و از اين طريق حق را براى مردم آشكار ساخت. دعوت
صريح و عمومى آن حضرت خطاب به متحيّران در امر امامت چنين بود:
«لا الَى الْمُرْجِئَةِ، وَ لا الَى الْقَدَرِيَّةِ،
وَ لا الَى الزَّيْدِيَّةِ وَ لا الَى الْمُعْتَزِلَةِ، وَ لا الَى الْخَوارِجِ، الَىَّ،
الَىَّ، الَىَّ.» [3]
نه بسوى مرجئه، نه قدريّه، نه زيديّه، نه معتزله و نه
خوارج برويد؛ بلكه بسوى من، بسوى من، بسوى من بياييد.
2- رهبرى تشكيلات شيعى
از جمله محورهاى مهمّ فعاليّتهاى امام كاظم عليه السلام
رهبرى تشكيلات سياسى شيعه و نظارت بر عملكرد ايشان و تقويت و پشتيبانى آنان بود. اين
بخش از فعّاليّت امام عليه السلام،