نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 250
بعدها نيز درباره امامت امام هادى و حضرت مهدى عليهما
السلام دنبال شد.
اين موضوع اعتقادى كه مصداق نخستين آن وجود مبارك امام
جواد عليه السلام بود، نگرانىهايى را در ميان پيروان اهل بيت عليهم السلام به وجود
آورد و آنان را در حيرت و اضطراب عميقى فرو برد و دچار پراكندگى كرد. گروهى از آنان
در منزل عبدالرّحمان بن حجاج گردآمده به شيون و زارى پرداختند. [1]
اين اضطراب موجب شد تا برخى از شيعيان به سراغ عبدالله
بن موسى برادر امام رضا عليه السلام بروند؛ ولى چون او را در پاسخگويى به سؤالات خود
ناتوان ديدند او را ترك كرده به سراغ امام جواد عليه السلام رفتند. [2]
گروه ديگرى به واقفىها پيوستند. جمعى نيز به امامت احمد
بن موسى قائل شدند.
مبناى استدلال اين دو گروه، كمى سن امام بود، آنان بلوغ
را شرط احراز منصب امامت مىدانستند. [3]
شمارى از شيعيان براى حصول اطمينان، گاه مسأله كمى سنّ
آن حضرت را با خود وى در ميان مىگذاشتند. امام در پاسخ با اشاره به جانشينى سليمان
از داوُود در سنّ كودكى و نيز نبوت يحيى بن زكريا و حضرت عيسى در دوران شيرخوارگى،
امامت خود را تثبيت مىكرد. گاهى نيز بهعنوان آزمايش، وى را در مقابل انواع پرسشهاى
علمى و دينى قرار مىدادند و چون حضرت با كمى سنّ به تمامى پرسشهاى آنان پاسخ مىداد،
آنان با اطمينان خاطر امامتش را مىپذيرفتند.
مأمون و امام جواد عليه السلام
موقعيّت سنّى امام جواد عليه السلام و كشمكشها و پراكندگىهاى
شيعيان بر سر مسأله امامت، مأمون را- كه از دوران امامت امام رضا عليه السلام و برخوردها
و موضعگيرىهاى آن حضرت