نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 32
اسلام پس از آن حضرت از اساسىترين و مهمترين مسائل سياسى
جامعه اسلامى بود كه هر نوع تصميمگيرى در اين خصوص، حضور همه مسلمانان را مىطلبيد؛
در صورتى كه ماجراى سقيفه با پنج رأى از انصار و مهاجران به نفع ابوبكر شكل گرفت [1]
و عموم مسلمانان حتى بستگان و خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله، بهويژه پسر عموى
آن گرامى و نزديكترين افراد به او، يعنى على بن ابىطالب عليه السلام- همانكه براى
رسول خدا صلى الله عليه و آله به منزله هارون نسبت به حضرت موسى بود- از اجتماع ياد
شده اطلاعى نداشتند، و اين آغاز مظلوميت اين پيشگامان در اسلام و محروميّت آنان از
حقّ مسلم خويش بود.
عكسالعمل امير مؤمنان عليه السلام در برابر
جريان سقيفه
آنچه در سقيفه رخ داد حركتى بر خلاف اسلام و سنّت و سيره
رسول خدا صلى الله عليه و آله و خواست امّت اسلامى بود؛ از اين رو طبيعى بود كه با
واكنش خواص طرفدار حق و اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله و در رأس آنان حضرت امير
عليه السلام و فاطمه زهرا عليها السلام مواجه شود.
خوددارى بسيارى از خواص و چهرههاى سرشناس همچون عباس
بن عبدالمطّلب، زبير بن عَوّام، سلمان فارسى، عمّار ياسر، براء بن عازب، سعد بن ابىوقّاص،
عتبة بن ابىلهب، ابوذر غفارى، مقداد بن اسود، ابىّ بن كعب و طلحة بن عبيداللّه از
بيعت منتخب سقيفه و تحصّن در منزل دختر پيامبر صلى الله عليه و آله، [2] و رفتن حضرت
زهرا عليها السلام به در خانه مهاجران و انصار و استمداد از آنان براى حمايت از جانشين
واقعى رسول خدا صلى الله عليه و آله در برابر جريان سقيفه [3]، نمونههاى روشن واكنشهاى
مردمى در مقابل اين بدعت آشكار است.
امير مؤمنان عليه السلام كه به هنگام اجتماع سقيفه به
تجهيز و كفن و دفن پيامبر صلى الله عليه و آله مشغول بود. پس از فراغت از اين امر مهمّ
و لازم، در مقاطع مختلف، مخالفت خود را با حركت سقيفه ابراز داشت كه در ذيل به سه مورد
آن اشاره مىكنيم.
[1] - اين پنج رأى عبارت بود از سه رأى مهاجران يعنى ابوبكر،
عمر و ابوعبيده و دو رأى انصار يعنى بشير بن سعد واُسَيْد بن حُضَيْر و جز انيان بقيّه
حاضران، دنبالهرو بودند بگونهاى كه خود هيچگونه استقلالى در رأى نداشتند و رييس
قبيله به هر كس رأى مىداد آنان نيز بدون تأمل و تفكر از وى پيروى مىكردند و به او
رأى مىدادند