نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 322
باشند به زبانهاى مختلف صحبت مىكردند، از نيّت افراد
خبر مىدادند، زمان مرگ ديگران و حتّى خود را مىدانستند و [1] ....
اين كرامتها در راستاى رسالت الهى آنان و با عنايت خاص
پيشواى بزرگوارشان در دست ايشان ظاهر مىشد و از نظر عقلى و نقلى هيچ مانعى ندارد.
ب- غيبت كبرى
غيبت كبرى با درگذشت چهارمين نايب خاص حضرت مهدى (عج)
آغاز شد. از سَمَرى در آخرين روزهاى عمرش خواستند تا جانشين خود را تعيين كند. وى گفت:
«خداوند مشيّتى دارد كه انجام خواهد داد» آن گاه آخرين
نامهاى را كه از ناحيه مقدس حضرت در اين زمينه رسيده بود براى حاضران خواند. امام
در اين نامه ضمن اعلام قريبالوقوع بودن خبر مرگ سمرى از وى خواسته بود كسى را به جانشينى
خويش برنگزيند؛ زيرا زمان غيبت كامل فرا رسيده است، [2] و بدين ترتيب غيبت كبرى آغاز
شد و از آن تاريخ- نيمه شعبان، سال 329- تا زمانى كه موانع ظهور آن حضرت برطرف نشود
ادامه دارد.
نايبان حضرت مهدى (عج) در غيبت كبرى
امام در دوران غيبت كبرى نيز نمايندگانى در ميان امّت
دارد. تفاوتى كه از اين جهت بين دو دوران وجود دارد در خاص و عام بودن نمايندگان و
چگونگى ارتباط آنان با حضرت است. امام در دوران غيبت كبرى فرد خاصى را به عنوان نايب
خود تعيين نكرد؛ بلكه معيارهايى ارائه داد و از امّت خواست در مشكلات دينى و مسائل
جارى خود به افراد واجد آن ملاكها و شرايط رجوع كنند.
حضرت ضمن پاسخ به سؤالات اسحاق بن يعقوب توسط دومين سفير
خود، درباره حوادث و مسائل جارى فرمود: