اما درباره حوادث و پيشامدهاى جارى، به راويان حديث ما
رجوع كنيد. زيرا آنان حجّت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ايشان هستم.
امام در اين توقيع شريف، راويان حديث را كه مصداق آن فقها
و مجتهدان هستند، بهعنوان حجت خود بر مردم معرفى كرد و بدين سان اركان و جايگاه فقاهت
و مرجعيّت را در دوران غيبت كبرى استوار ساخت و ولايت و سرپرستى آنان را با ولايت خود
گره زد.
پيش از آن نيز امام عسكرى عليه السلام به نقل از امام
صادق عليه السلام براى فقهايى كه عنوان نيابت حضرت مهدى (عج) را دارند و مردم مىبايد
بدانان رجوع كنند، معيارهايى بيان كرده است:
آن كس از فقيهان كه از نفسش مراقبت و از دينش محافظت كند،
و مخالف هوا و هوس، و مطيع مولايش باشد، بر مردم لازم است كه از وى پيروى كنند. [2]
اما چگونگى ارتباط: نايبان عام، افتخار شرفيابى به حضور
امام را بدان صورت كه نايبان خاص داشتند، ندارند. آنچه كه آنان را با مولايشان مرتبط
مىسازد، همان رابطه و پيوند معنوى و ولايى است كه در مواردى چهبسا به شرفيابى نيز
منتهى مىشود.
انتظار فرج
فترت غيبت كبرى از دشوارترين و درازترين فترتهايى است
كه تاكنون امتى در ارتباط با فقدان و غيبت پيشواى دينى خود ديده است.
رسول گرامى اسلام و جانشينان آن حضرت، از پيش، اين دشوارى
و وضعيّت استثنايى را در پيش روى امت خود ديده و براى مصونيت آنان از لغزشها و پيامدهاى
منفى آن، سفارشهايى به پيروان خود كردهاند كه يكى از آنها موضوع انتظار فرج است.
انتظار فرج- بهعنوان يكى از تكاليف مهم شيعيان در دوران
غيبت- در مفهوم اسلامى