نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 34
خواهند كرد. امام عليه السلام در پاسخ آنان فرمود:
من براى اين بيعت سزاوارترم. شما بايد با من بيعت كنيد.
شما به موجب خويشاوندى با رسول خدا صلى الله عليه و آله خلافت را از انصار گرفتيد.
آنان هم اين حق را به شما تسليم كردند.
من نيز با شما چنين استدلال مىكنم. من در زمان حيات رسول
خدا صلى الله عليه و آله و نيز هنگام رحلت او، نزديكترين فرد به آن حضرت بودم. من،
وصىّ، وزير و حامل علم اويم ....
من به كتاب خدا و سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله از
همه آشناترم و فرجام كارها را بهتر از همه شما مىدانم، و ثبات قدمم از شما بيشتر است.
پس بر سر چه نزاع داريد؟! [1]
3- سخنرانى امام عليه السلام در جمع مهاجر و انصار؛ در
بخشىاز سخنان آن حضرت آمدهاست:
اى مهاجران و انصار! خدا را در نظر بياوريد و عهد و ميثاق
پيامبر صلى الله عليه و آله را درباره من فراموش نكنيد و حكومت محمّد صلى الله عليه
و آله را از خانه او به خانههاى خود مبريد ....
شما مىدانيد كه ما خاندان، از همه شما به اين امر سزاوارتريم.
مگر شما خواهان كسى نيستيد كه به معارف و مفاهيم قرآن و اصول و فروع دين و سنن و دستورات
پيامبر صلى الله عليه و آله احاطه كامل داشته باشد و به خوبى بتواند جامعه اسلامى را
اداره كند، جلو مفاسد را بگيرد و غنائم و درآمدها را عادلانه ميان مردم تقسيم كند؟
سوگند به خدا چنين فردى در ميان ماست نه درميان شما. از
هواى نفس پيروى نكنيد و از حق دور نشويد و اعمال نيك گذشته خود را با كردارهاى ناشايست
كنونى تباه مسازيد. [2]
امير مؤمنان عليه السلام در اين سه مرحله، با موضعگيرى
صريح، قاطع و مستدلّ، ديدگاه خود را نسبت به ماجراى سقيفه و گردانندگان آن بيان كرد
و ناخشنودى خويش را از اين اجتماع فتنهانگيز و نتايج آن، به گوش همگان رسانيد.
25 سال سكوت براى خدا
نخستين محصول تلخ سقيفه، انزواى امير مؤمنان عليه السلام
و به قدرت رسيدن ابوبكر بود.
وى در سال سيزدهم هجرت در 63 سالگى از دنيا رفت و مدت
خلافتش دو سال و سه
[1] - احتجاج، طبرسى، ج 1، ص 97 و الامامة والسياسة، ج
1، ص 18
[2] - الامامة والسياسة، ج 1، ص 19 و احتجاج، ج 1، ص
96
نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 34