نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 40
مىكنم و به سخن هيچ گوينده و سرزنش هيچ ملامت كنندهاى
گوش نخواهم داد! [1]
امّا وقتى پس از سخنرانى در جمع مردم و اتمام حجت، باز
هم با اصرار فوقالعاده آنان مواجه شد- در روز جمعه 25 ذىالحجّه سال 35 هجرى [2]-
ناگزير خلافت را قبول كرد و مردم با او بيعت كردند.
امام عليه السلام در مقام فرمانروايى
امام عليه السلام در شرايطى زمام امور را به دست گرفت
كه جامعه اسلامى بهواسطه شكافها و اختلافات اجتماعى اقتصادى در سراشيبى سقوط قرار
گرفته بود و در همه زمينهها دشوارىها و مشكلات بسيار در هم و پيچيدهاى در انتظارش
بود.
على عليه السلام سياست انقلابى خويش را براى تحقق بخشيدن
به هدفهايى كه به آن منظور حكومت را پذيرفته بود به مرحله اجرا گذارد. اين سياست در
سه زمينه بود:
زمينه حقوقى، زمينه مالى و زمينه ادارى.
1- عرصه حقوقى
اصلاحات امام عليه السلام در زمينه حقوقى، تضمين حقوق
مساوى براى همه و لغو امتياز و برترى در بخشش بيتالمال بود. اين سخن اوست كه فرمود:
ذليل و ستمديده نزد من عزيز است تا آنگاه كه حق او را
بازستانم و نيرومند نزد من ناتوان است تا حق مظلوم را از او پس بگيرم. [3]
2- عرصه مالى
در اين زمينه امام عليه السلام نخستين اقدامى كه انجام
داد باز پس گرفتن ثروتهاى كلانى بود كه در دوران خلافت عثمان دراختيار عدهاى خاص
قرار گرفته بود. امير مؤمنان عليه السلام،