نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 41
اموال و تيولهايى [1] را كه عثمان به عمّال و خويشاوندان
خود بخشيده بود به بيتالمال بازگرداند. [2] پس از آن، مردم را در تقسيم اموال به سياست
خود آگاه ساخت و فرمود:
مردم! من نيز فردى از شما هستم و در سود و زيان با شما
شريكم. من شما را به سوى روش پيامبر صلى الله عليه و آله رهبرى خواهم نمود و دستورهاى
او را در ميان شما اجرا مىكنم. آگاه باشيد هر قطعه زمين و تيولى كه عثمان آن را به
ديگرى داده است و هر مالى كه از مال خدا عطا كرده بايد به بيتالمال بازگردانده شود.
همانا هيچ چيز حق را از بين نمىبرد، سوگند به خدا اگر چه ببينم اين مال جهيزيه زنى
قرار گرفته باشد و يا با آن كنيزى خريده شده باشد همه را بازمىگردانم، همانا در عدل
گشايشى هست و كسى كه عدالت بر او تنگ باشد، ستم بر او تنگتر است. [3]
3- عرصه ادارى
امام عليه السلام سياست ادارى خود را در دو زمينه عملى
ساخت:
الف- عزل و بركنارى واليان ناصالح. امام عليه السلام در
اين زمينه مىفرمايد:
من از اين اندوهناكم كه سفيهان و بدكاران اين امت، زمام
كار را به دست گيرند، درنتيجه مال خدا را در ميان خود دست به دست بگردانند و بندگان
خدا را به بردگى خود بكشانند، با صالحان نبرد كنند و فاسقان را همدست خويش قرار دهند.
در اين گروه، برخى هستند كه شراب نوشيده و حد بر او جارى شده است و بعضى از آنان اسلام
را نپذيرفتند تا براى آنان عطائى تعيين گرديد .... [4]
ب- تعيين زمامداران صالح و شايسته و اعزام آنان به شهرها.
عثمان بن حنيف را
[1] - تيول عبارت است از ملك و آب و زمينى كه از ناحيه
دولت به كسى واگذار شود تا از درآمد آن استفاده كند (فرهنگعميد)
[2] - مسعودى در مروج الذهب، ج 2، ص 353 و ابن ابىالحديد
در شرح خود بر نهجالبلاغه، ج 1، ص 270 به اين مطلب تصريح كردهاند. براى آگاهى بيشتر
به دو منبع فوق و همچنين به شرح نهجالبلاغه خوئى، ج 3، ص 215 و فى ظلال نهجالبلاغه،
ج 1، ص 130 و شرح بحرانى، ج 1، ص 296 و كتاب سير الائمه عليهم السلام نوشته علاّمه
سيد محسن امين، ج 1، جزء دوم، ص 11 رجوع شود
[3] - ثورة الحسين، مهدى شمسالدين، ص 75؛ نهجالبلاغه،
خ 15؛ شرح ابن ابىالحديد، ج 1، ص 269