نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 82
كه خداوند در كتاب خود، مودّت و محبّت آنان را بر همگان
واجب دانسته و فرموده است:
(قُلْ لا أَسْأَلُكُمْ
عَلَيْهِ اجْراً الَّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى)[1]
بگو: من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمىكنم
جز دوستى نزديكانم.
سخنان امام عليه السلام حاضران را تحت تأثير قرار داد
و زمينه بيعت آنان را با فرزند پيامبر صلى الله عليه و آله فراهم ساخت؛ از اين رو به
محض آنكه عبداللّه بن عباس بپا خاست و مردم را به بيعت وى فراخواند، همگان دعوت او
را پذيرفتند؛ گروه گروه به آن حضرت روى آورده با وى بيعت كردند. [2]
با پخش خبر بيعت كوفيان با امام مجتبى عليه السلام در
ديگر شهرها، همچون بصره، مدائن، حجاز، يمن و فارس، مردم آن سامان نيز با كوفيان در
بيعت با امام حسن عليه السلام هماهنگ شدند. [3] بدين ترتيب، دومين پيشواى شيعيان با
بيعت عمومى و اختيارى مردم بويژه بزرگان و زبدگان مهاجر و انصار بر كرسى خلافت الهى
تكيه زد و زمام امور مسلمانان را به دست گرفت.
امام عليه السلام در نخستين اقدامات، به تدبير امور ادارى
و سياسى مملكت اسلامى پرداخت.
ضمن نصب يا ابقاى كارگزاران بر مناصب دولتى، دستورها و
رهنمودهاى لازم را به آنها داد. [4]
شرايط سياسى آغاز امامت
امام حسن عليه السلام مسؤوليّت زمامدارى را در شرايطى
نامساعد، جوّى مضطرب و فضايى مسموم برعهده گرفت. وى براى سامان دادن امور كشور و رويارويى
با دشمنان بويژه باند «قاسطين» بيش از هر جا مىبايد روى كوفه حساب باز مىكرد؛ درحالى
كه آسمان كوفه به دنبال جنگهاى جمل، صفّين و نهروان كه هر سه در نزديكى آن و با شركت
گسترده نيروهاى كوفى- در جبهه امام على عليه السلام- رخ داده بود. همچنان گرفته و غمبار
و تاريك و فضايش آغشته به وسوسهها و نگرانيها بود.
بازماندگان كشتههاى جنگهاى ياد شده كه عمدةً در كوفه
مىزيستند. در انتظار فرصتى بودند كه انتقام كشتگان خود را بگيرند. عامّه مردم، حتى
بسيارى از آنان كه