تحكيم سلطه آمريكا بر اروپا كه با طرح مارشال حاصل شد،
مستلزم تكميل آن با قراردادهاى نظامى و سياسى بود.
ماجراجويى اتحاد شوروى (سابق) در اروپا، زمينه مناسبى
براى نزديكى و پيوند آمريكا و اروپا فراهم مىكرد. فرانسه و انگلستان براى مقابله با
حمله احتمالى آينده، در سال 1947 م، پيمان دانكرك را امضا كردند. در پى كودتاى نظامى
پراگ كه سلطه كمونيستها بر چكسلواكى را قطعى مىساخت، اعضاى پيمان دانكرك با اعضاى
كشورهاى بنهلوكس (هلند، بلژيك و لوكزامبورگ) به ايجاد پيمان نظامى بروكسل، در سال
1948 م، رأى دادند. بر طبق اين پيمانها، حمله به هر يك از اعضا به مثابه حمله به تمامى
اعضا تلقى مىشد و يك اتحاد دفاعى منطقهاى را به وجود مىآورد. اقدامات اتحاد شوروى
در محاصره برلن، غربيها را مصمم ساخت كه مىبايست براى دفاع دستهجمعى تحت چتر ايالات
متحده آمريكا چاره انديشى كنند. بدين منظور، پيمان واشنگتن مشهور به سازمان پيمان آتلانتيك
شمالى (ناتو) در سال 1949 م با شركت اعضاى پيمان بروكسل، آمريكا، كانادا، دانمارك،
ايسلند، ايتاليا، نروژ و پرتغال به امضا رسيد. [3] بر طبق اين پيمان، هر نوع حمله به
هر يك از اعضاى پيمان، در حكم حمله به تمام اعضا بود و مىبايست با نيروى نظامى تمام
اعضا، كه در واقع همان نيروى عظيم آمريكا بود، پاسخ داده شود. آمريكا در دهه 1950 م
با پيمانهاى «سيتو»، «سنتو» و «آنزوس»، سياست سد سازى را به نقطه اوج خود رساند. [4]
[1] تاريخ جنگ سرد، آندره فونتن، ترجمۀ
عبدالرضا هوشنگ مهدوى، ج 1، 424-434.
[2]
"Containment" يا سياست سدسازى به مجموعه تدابير غرب براى محدود كردن
گسترش كمونيسم در سطح جهان اطلاق مىشود كه عمدهترين آنها عبارتند از ناتو، سيتو،
سنتو و آنزوس.
[3] يونان و تركيه در سال
1952 و آلمان غربى در سال 1955
به سازمان پيمان آتلانتيك شمالى (ناتو) پيوستند.