نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 184
جريان اشغال كويت و فروپاشى اتحاد جماهير سوسياليستى
شوروى اعلام شد، در ارتباط با انقلاب اسلامى، بايد مورد ارزيابى قرار گيرد. بدين منظور،
ضمن بيان مراحل پيشين نظام جهانى، نظم نوين جهانى را بررسى كرده و موضعگيرى جمهورى
اسلامى ايران را در مورد آن، تجزيه و تحليل خواهيم كرد.
نظام دو قطبى و مراحل آن
نظام بينالمللى، به طور كلى، بر روابط پيچيده واحدهاى
سياسى به صورت يك مجموعه يكپارچه و داراى تعامل، دلالت دارد. واحدهاى سياسى كه به منزله
اجزا و عناصر اين سيستم است، در روابط متقابل خود، رعايت قواعد و اصول حاكم بر سيستم
را كرده و رفتار هر يك، بر ديگرى تأثير مىگذارد. اين نوع نگرش به يمن انقلاب صنعتى
و انقلابهاى تكنولوژيك و ارتباطات به وجود آمد. با پيدايش اين متغيّرها در عرصه روابط
دولتها، قواعد رفتارى منظمترى بر عملكرد دولتها حاكم شد. كمكم، بر ميزان و تنوع روابط
دولتها افزوده شد و روابط متقابل آنها به صورت مجموعهاى درآمد و نظام بينالمللى صورتهاى
خاص خود را يافت. مهمترين نقطه عطف و شايد سرآغاز اين گونه روابط را مىتوان در معاهده
صلح وستفالى [1648] مشاهده كرد. [1]نظام موازنه قوا از اين تاريخ بر روابط متقابل قدرتهاى
بزرگ حاكم شد.
نظام موازنه قوا: جوهره اين نظام بر روابط مبتنى بر قدرت
نظامى دولتهاى بزرگ استوار است. از قرن هفدهم، قدرتهاى بزرگ اروپايى آن دوران به مدت
سه قرن، اين نظم را در روابط متقابل خود اعمال كردند. نظام موازنه قوا، با همه كاستيها
و فراز و نشيبهايش، طى سه قرن متوالى توانست صلح و همكارى نسبى بينالمللى را ايجاد
و حفظ كند. اتحادها و ائتلافهاى انعطاف پذير اين نظام، يك دوره صلح و ثبات نسبى را
براى جامعه بينالمللى به ارمغان آورد. با اين وجود، شكنندگى موجود در ماهيت موازنه
قوا، سرانجام، زوال آن را در پى داشت. جنگ جهانى اول در سال 1914، در واقع، پايان اين
نوع نظام بينالمللى مىباشد؛ زيرا روح آن كه جلوگيرى از جنگ بين قدرتهاى عمده
[1] - ر. ك. موازنه قوا در روابط بينالملل،
مجتبى على بابايى، انتشارات همراه.
نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 184