نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 211
نگرشها در مطالعات روابط بينالملل
روابط بينالمللى، از نظر موضوعات و محتوا و نيز روش شناختى،
دستخوش تحولاتى عميق شده است. اين امر، موجب شكلگيرى نگرشها، برداشتها و مكتبهاى متفاوت
در علم روابط بينالملل گرديده كه همچنان ادامه دارد. در اين قسمت به دو نظر ياد شده
اشاره مىشود.
الف- محتوا و موضوعات
موضوعات مورد مطالعه محققان و پژوهشگران بينالمللى، در
قرون مختلف، بسته به چگونگى روابط، تعداد دولتها و نهادهاى بينالمللى، متفاوت بود.
افزايش دولتها در عرصه بينالملل و پيچيدهتر شدن روابط در ابعاد اقتصادى، سياسى، نظامى
و فرهنگى و همچنين ظهور سازمانهاى بينالمللى، موجب طرح موضوعاتى نوين در گستره اين
علم گرديد.
در قرن هجدهم و نوزدهم، مسايل مهم بينالمللى شامل خطرات
سياسى، تجارب ديپلماتها و نظريات نظاميان، بويژه در نظريههاى استراتژى و همچنين حقوق
بينالملل، بيشترين محتواى متون روابط بينالمللى را تشكيل مىداد. [1]
موضوعات عمده مورد توجه متفكران جامعه بينالمللى، در
اوايل قرن بيستم و پس از وقوع جنگ جهانى اوّل، عبارت بود از: سازمانهاى بينالمللى،
جامعه ملل، خلع سلاح، قوانين جنگ و بىطرفى، قراردادها، حقوق بينالملل، كنفرانسهاى
بينالمللى و اخلاق و ارزشهاى بينالمللى. [2]
جنگ جهانى دوّم، نقطه عطفى در روابط بينالملل بود؛ از
يكسو، مكانيسمهاى حفظ صلح در سطح جهانى، بويژه از طريق جامعه ملل، نتوانست آرمان بزرگ
بشريت (حفظ صلح و امنيت) را تحقق بخشد. از سويى ديگر، پديدههاى نوينى مانند رقابت
بلوكهاى سرمايهدارى و كمونيست، جنگ سرد، سلاحهاى اتمى و كشورهاى نو استقلال و