نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 265
فصل چهارم
سياست خارجى
تجزيه و تحليل سياست خارجى از اهميت بسزايى در روابط بينالملل
برخوردار است، زيرا بخش عمده روابط بينالملل را «سياست بينالملل» تشكيل مىدهد كه
از تعامل سياست خارجى دولتها نشأت مىگيرد. دولتها، به طور انحصارى، مسؤوليت تدوين
و اجراى سياست خارجى را بر عهده دارند و بررسى رفتار دولتها در اين حوزه، از وظايف
مهم علم روابط بينالملل مىباشد. سياستگزارى خارجى، هم اكنون، بخش قابل ملاحظهاى
از تحقيقات و نظريات رشته روابط بينالملل را به خود اختصاص داده است.
در اين فصل، برخى از نكات مهم و برجسته آن مورد بررسى
قرار مىگيرد.
مفهوم سياست خارجى
مفهوم «سياست خارجى» در يك كشور مربوط مىشود به تدوين،
اجرا و ارزيابى تصميمگيريهايى كه از ديدگاه همان كشور جنبه برون مرزى دارد. [1]
دولتها به وسيله سياست خارجى با دنياى خارج ارتباط برقرار
مىكنند. مجموعه خط مشىها، سياستها و تصميمگيريهايى كه توسط دولتمردان اعمال مىشود
و عرصه تحقق آنها در ماوراى مرزهاى ملى است، جزو سياست خارجى محسوب مىشود. اين مفهوم،
از ميان روابط بسيار گوناگونى كه يك كشور ممكن است با جهان خارج داشته باشد، تنها در
بر گيرنده آن دسته از روابطى است كه دولتها، كارگزار آن مىباشند. بدين سان، روابط
افراد، گروهها، سازمانها و شركتها با ساير ملتها و دولتها در حوزه تجزيه و تحليل سياست