سياست خارجى، چنانكه بصراحت در تعريف آن آمده است، شامل
سه مرحله «تدوين»، «اجرا» و «ارزيابى» است. در مرحله تدوين، سياستمداران با ملاحظه
اطلاعات ديپلماتها و دستگاه سياست خارجى و همچنين با در نظر گرفتن منافع و اهداف ملى،
سياست خارجى را تنظيم مىكنند؛ يعنى چه نوع روابط يا موضعگيرى و با كدام كشور.
مرحله اجرا به روند تحقق اهداف سياست خارجى ارتباط دارد
كه شامل «روشها و ابزارها و تكنيكهاى» اجراى سياست خارجى است، بدين معنا كه آيا از
روش مذاكره يا تهديد استفاده شود، بعلاوه، كداميك از عوامل سياسى، اقتصادى، نظامى و
فرهنگى در اجراى تصميمات مورد نظر بايد به كار گرفته شود. ارزيابى سياست خارجى به ميزان
موفقيتها و شكستها در فرآيند اجراى سياست خارجى مربوط مىشود. اين امر، موجب تصحيح
و تعديل سياستگذارى خارجى، مىشود.
تفاوت سياست داخلى و خارجى
در تجزيه و تحليل سياست خارجى بايد به تفاوت آن با سياست
داخلى اشاره كرد؛ زيرا تفاوتهاى اصولى و زيربنايى در اين دو حوزه، در شناخت ما از مطبوعات
و پديدههاى خارجى مؤثر است. اين تفاوتها در چهار زمينه «عرصه و قلمرو»، «حاكميت»،
«ابزارها و روشها» و «اهداف» قابل تبيين است.
عرصه سياست داخلى در قلمرو مرزهاى كشور است، حال آنكه
ميدان اجراى سياست خارجى در وراى مرزهاى كشور قرار دارد. تصميم گيرندگان، هنگام تدوين
و تصويب قوانين در مورد امور داخلى، به اين نكته توجه دارند كه محيط و شرايط داخلى
تا چه اندازهاى پذيراى آنهاست. در مقابل، سياستگذاران خارجى به محيط بينالمللى و
شرايط ساير كشورها توجه مىكنند. هرگاه اين زمينهها، بسترى مناسب براى تحقق آرمانها
و اهداف دولت باشد، در آن موارد، تصميم مناسب را مىگيرند.
حاكميت در داخل، تام است ولى در خارج، ناقص؛ بدين معنا
كه دولت در اعمال
[1] سياست بينالملل و سياست خارجى، هوشنگ
مقتدر، ص 103-104.
نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 266