نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 268
ساختار رسمى
1- قوه مجريه: اين قوه، مسؤوليت مستقيم طرح و اجراى سياست
خارجى را به عهده دارد. اين امر، شايد تا حدود زيادى، به سوابق تاريخى اين نهاد به
عنوان تنها مركز هدايت امور خارجى باز گردد. در گذشته، سلاطين و پادشاهان به طور انحصارى
روابط خارجى را در دست داشتند. در دنياى معاصر، علىرغم ظهور تفكيك قوا و محدوديت اختيارات
قوه مجريه، هنوز هم در مسائل سياست خارجى، قوه مجريه، ابتكار عمل را در دست دارد؛ زيرا
هم استفاده از زور به طور انحصارى در اختيار اوست و هم اينكه منابع و اطلاعات ارزشمند
براى طرح و اجراى سياست خارجى در دست او قرار دارد. [1]
قوه مجريه توسط پادشاه، رئيس جمهور يا نخست وزير، هيأت
وزيران بويژه وزير امور خارجه، دستگاه بوروكراسى (بويژه دستگاههاى درگير با مسائل خارجى)،
ارتش و سازمانهاى اطلاعاتى و جاسوسى، هدايت و تنظيم سياست خارجى را به عهده دارند.
رئيس حكومت مىتواند از طريق تعيين سفرا و وزير امور خارجه،
پذيرش استوارنامههاى سفراى كشورهاى ديگر و ملاقات سران، نقش بسزايى در سياست خارجى
ايفا كند. [2] هيأت وزيران به عنوان مركز تصميم گيريهاى داخلى و خارجى، بويژه از طريق
وزير امور خارجه، روند سياستگذارى خارجى را از نظر اجرا و عمل تعيين مىكند.
مجموعه تشكيلات و ادارات درگير با مسائل خارجى، از قبيل
وزارت اقتصاد، آموزش عالى، صنايع و ...، امروزه به نحو مؤثرى، انحصار سياست خارجى توسط
وزارت امور خارجه را شكستهاند. فرآيند طرح، اجرا و ارزيابى سياستهاى مربوط، موجب مىگردد
كه نظام ادارى اين وزارتخانهها در تصميمگيرى سياست خارجى، دخالت داده شوند. با اين
حال هنوز وزارت خارجه و سازمانهاى وابسته به آن، كنترل و نظارت برتر خود را بر روابط
خارجى حفظ كرده است.