نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 271
«جنگ مولود شكست سياست و ديپلماسى است»، نمىتواند مبناى
منطقى داشته باشد. [1]
ديپلماسى متداولترين شيوه برقرارى و تداوم روابط دولتها
با يكديگر مىباشد.
ويژگى بارز ديپلماسى در قرون گذشته، مخفى و پنهان بودن
آن بود؛ بدين معنا كه دولتها با مذاكرات مخفى، ايجاد اتحادها و ائتلافها و تصويب قراردادها
و پيمانهاى محرمانه، منافع دولتهاى ديگر، حتى دولتهاى دوست خود را ناديده مىگرفتند.
امروزه، به سبب بسط و گسترش روابط بينالمللى، تحولات تكنولوژيك، همبستگى و وابستگى
متقابل واحدهاى سياسى به يكديگر، تعارضات ايدئولوژيكى، توسعه وسائل ارتباط جمعى، اهميت
يافتن افكار عمومى، افول ديكتاتوريهاى كلاسيك و ظهور دموكراسيهاى نوين [2]، ديپلماسى
به صورت باز و آشكار درآمده است. دولتها ناچارند براى جلب حمايت افكار عمومى، مذاكرات
مربوط به روابط خارجى را، هر چند به اختصار، در اختيار عامه قرار دهند. بعلاوه، با
دخالت نيروها و عوامل متعدد در روند سياستگذارى خارجى، بستر مناسب براى پنهانكارى از
ميان رفته است. در نهايت، به دليل گسترش روابط بينالمللى و ارتباط بسيارى از پديدهها
و مسائل با يكديگر، نمىتوان همانند گذشته به مذاكرات و پيمانهاى محرمانه روى آورد.
كشورها براى استمرار روابط متقابل براساس همزيستى مسالمت
آميز، از انواع شيوههاى ديپلماسى (مذاكره، چانه زنى، بده و بستان، وعده و وعيد، ترغيب،
پاداش و تشويق، ملاقات سران، تهديد، كسب اطلاعات و ...) استفاده مىكنند. يك ديپلمات
موفق و مجرب سعى مىكند با درك صحيح موقعيت، ارزيابى درست از منافع ملى و امكانات دولت
خود و پيش بينى احتمالى رفتار ساير كشورها، شيوههاى مناسبى را جهت تحقق اهداف سياست
خارجى در پيش گيرد. توفيق ديپلماسى يك كشور در عرصه روابط بينالمللى به عوامل و متغيرهاى
مختلفى وابسته است كه تفصيل آن در اين مقال نمىگنجد.
2-
عوامل اقتصادى: گرايش ساختار جهانى به سوى
بسط نيروها و عوامل اقتصادى با ظهور دولت رفاه يا دولت پر مسئوليت به كمال خود رسيد.
از آن پس، ملاك موفقيت و
[1]
ديپلماسى نوين در عصر دگرگونى در روابط بينالمللى، ص
69-70.