نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 275
دولتها، تعيين كننده است. انتخاب هر يك از جهتگيريها
و استراتژيها، تحت تأثير نيازهاى اقتصادى و اجتماعى داخلى، موقعيت جغرافيايى و ژئوپولتيك،
ساختار نظام بينالمللى و تصورات تصميم گيرندگان قرار دارد. در كل، چهار نوع استراتژى
سياست خارجى قابل تمايز است:
براساس يك تعريف سنّتى، دولت بىطرف، دولتى است كه استقلال
سياسى و تماميت ارضى آن براساس يك توافق دسته جمعى توسط قدرتهاى بزرگ تضمين شده باشد؛
مشروط بر اينكه دولتِ مزبور، از نيروى نظامى مگر در شرايطى كه جنبه تدافعى داشته باشد
عليه ديگران استفاده نكند. [2]
گزينش اين نوع جهتگيرى در سياست خارجى، به دلايل مختلف
صورت مىگيرد؛ از آن جمله مىتوان به موارد زير اشاره كرد:
اول آن كه در شرايط هرج و مرج و فقدان حاكميت فائقه بينالمللى،
دولت داراى استراتژى بىطرفى مىتواند ثبات و آرامش خود را حفظ كند. اين دولت با عدم
مداخله در امور بينالمللى، سعى مىكند از موقعيتها و امكانات داخلى و خارجى جهت تأمين
ثبات و توسعه خود، بيشترين بهره را بگيرد. دوم آنكه، چنين دولتهايى فكر مىكنند با
استفاده از امنيت نظامى- مورد حمايت دولتهاى بزرگ- و اصول بىطرفى، به نحو شايسته مىتوانند
از تماميت ارضى و سياسى خود دفاع كنند. سوم آن كه، در منطقهاى كه سطح رقابتها بسيار
بالاست، بىطرفى، مكانيسمى براى جلوگيرى از درگيريها و جنگهاى منطقهاى است. بعلاوه،
اين دولتها و همچنين قدرتهاى عمده ضمانت كننده بىطرفى، استدلال مىكنند كه بىطرفى،
حافظ موازنه قدرت در سطح بينالمللى است.
استراتژى بىطرفى داراى الزامات چندى است كه شامل وارد
نشدن به اتحاديههاى نظامى، عدم واگذارى پايگاههاى نظامى به دولتهاى ديگر، ممنوعيت
توسل به اقدامات
(1)
.ytilartuen-1
[2]
اصول سياست خارجى و سياست بينالملل، ص
133-134.
نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 275