نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 284
قومى، زبانى، فرهنگى، مذهبى، اقتصادى- اجتماعى، سياسى،
و يا غير آن) با گروههاى انسانى معين ديگرى به دليل ناسازگارى واقعى يا ظاهرى اهدافشان،
تعارضى آگاهانه داشته باشند. [1]
منازعه خشونتآميز دسته جمعى، دربرگيرنده وضعيتى است كه
براى حلّ تعارض موجود بين دو گروه انسانى، از شيوه توسل به زور و خشونت استفاده مىشود.
جنگ، زير مجموعه چنين وضعيتى است كه در طول تاريخ، به دفعات در روابط بين سرزمينها
و اجتماعات انسانى مشاهده شده است. با شناخت اجمالى منازعه، مىتوان به تعريفهاى مختلف
دانشمندان از جنگ پرداخت.
«فون بوگوسلافسكى» در تعريف جنگ مىگويد: «منازعه گروه
مشخصى از انسانها، قبايل، ملتها، مردم يا دولتها عليه يك گروه مشابه يا متجانس ديگر».
«لاگورژت» اين تعريف را ارائه مىدهد: «جنگ، مبارزه خشنى است كه بين دو يا چند گروه
همنوع در اثر تمايلات يا خواستههايى كه دارند، صورت مىگيرد». به اعتقاد «كونيسى رايت»،
محقق برجسته روابط بينالملل، تعريف جنگ چنين است: «جنگ مىتواند نزاع همزمان ميان
نيروهاى مسلح، احساسات مردمى، تعصبات حقوقى و فرهنگهاى ملى تلقى شود». [2]
شايد تعريف «گاستون بوتول» جامعه شناس مشهور جنگ و صلح،
داراى جامعيّت بيشترى باشد.
جنگ، مبارزه مسلحانه و خونين بين گروههاى سازمان يافته
است. [3]
در اين تعريف، عناصرى چند نهفته است. نخست آنكه جنگ، نوعى
از منازعه خشونت آميز و مسلحانه است؛ آن هم خشونتى كه خونين است و قتل و كشتار انسانها
را در پى دارد. دوم آنكه، نظم و سازمان يافتگى گروههاى درگير، از خصلتهاى اساسى جنگ
[1] نظريههاى متعارض در روابط بينالملل، جيمز
دوئرتى، رابرت فالتزگراف، ترجمۀ عليرضا طيب و وحيد بزرگى، ج 1، ص
296، نشر قومس.
[2]
جامعه شناسى جنگ، گاستون بوتول، ترجمۀ هوشنگ فرخجسته، ص 33،
سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى.