نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 304
اسلام، ريشه جنگ و منازعه در جامعه بشرى را ناشى از فزون
طلبى، استكبار،
تجاوز و تعدى انسانها به حقوق يكديگر مىداند. افراد،
دولتها و كشورهايى كه از حق خود فراتر رفته و مىخواهند حقوق ديگران را از آنِ خود
كنند، زمينههاى نزاع و جنگ را فراهم مىكنند.
ب- صلح
اسلام، پايه و اساس روابط اجتماعى را بر صلح نهاده است،
كشتار بدون دليل را ممنوع كرده، كشتن يك تن را بدون دليل، برابر كشتن همه مردم دانسته
است:
بدين سبب بر بنىاسرائيل چنين حكم كرديم كه هر كس نفسى
را جز براى نفسى يا فساد در زمين بكشد، گويى همه مردم را كشته است و كسى كه نفسى را
زنده كند، گويى همه مردم را زنده كرده است.
اسلام- با توجه به احترام به انسانيت- روابط مسلمانان
با ديگران را براساس صلح و صفا پى ريخته است. اسلام به آنان اجازه نمىدهد كه تنها
به دليل اختلاف اعتقادى، كسى را به قتل رسانند. جامعه اسلامى بايد روابطش با ديگران
براساس عدالت و احترام متقابل باشد؛ عدالت حتّى درباره دشمنان و مخالفان حكومت اسلامى
نيز بايد اجرا شود. قرآن كريم در اين باره مىفرمايد:
خداوند شما را از دوستى آنان كه با شما در دين قتال و
دشمنى نكرده و شما را از ديارتان بيرون نكردهاند نهى نمىكند از اين كه به آنان نيكى
كنيد و با آنان به عدالت رفتار كنيد؛ كه