آمدند و
گفتند: ما براى چه هدفى در جنگ جمل با اهل بصره پيكار كرديم؟ حضرت فرمود براى
احقاق حق. پرسيدند: جنگ ما با اهل شام براى چه بود؟ فرمود: براى همان هدفى كه با
اهل بصره جنگيديم. گفتند:
اگر چنين
است، پس چرا آتشبس را با معاويه پذيرفتى؟ اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: عدهاى
از شما با ادامه جنگ مخالفت كرديد و من ترسيدم اگر به جنگ ادامه دهم، اختلاف ايجاد
شود. آنها گفتند: اى على جنگ با معاويه را دوباره شروع كن. آن حضرت فرمود: ما براى
مدّتى پيمانى با آنان بستهايم و تا آن مدت به پايان نرسد، جنگ با آنان جايز نيست.
ما از داوران تعهد گرفتهايم كه بر طبق كتاب خدا حكم كنند. و اگر آنان واقعاً به
اين وظيفه عمل كنند، من سزاوارترين مردم براى تصدى حكومت هستم. آنها گفتند: اى على
معاويه نيز همين ادعاى شما را دارد. [1]
موضع اميرمؤمنان عليه السلام در برابر خوارج
حضرت على
عليه السلام در برابر تبليغات باطل خوارج تنها به روشنگرى افكار عمومى مىپرداخت.
زمانى كه شنيد، مردم مىگويند: فلان فرد خارجى (يعنى از گروه خوارج) نماز شب
مىخواند و قرآن تلاوت مىكند، فرمود: خوابى كه بر اساس يقين به امامت و ولايت
باشد، بهتر از نمازى است كه در حال شك و ترديد برگزار شود. [2]
اميرمؤمنان
عليه السلام در ابتدا با خوارج به نرمى رفتار مىكرد و با اين كه اعمال هرگونه
سياستى برايش مقدور بود، كوچكترين تغييرى در روش