دورى نما
تا خدا درهاى رحمتش را به روى تو بگشايد و پاداش فرمانبردارىاش را به تو ارزانى
دارد و آنچه را به حاجتمندان مىدهى با خوشرويى بده و اگر حاجتشان را هم برآورده
نمىكنى، با مهربانى از آنان عذرخواهى كن. [1]
حكومت وسيله است، نه هدف
اميرمؤمنان
عليه السلام حكومت را به عنوان يك هدف نمىديد، بلكه آن را وسيله و ابزارى براى
احياى حق و جلوگيرى از باطل مىدانست. از اين رو، هنگامى كه «ابنعباس» در محلى
نزديك بصره به نام «ذىقار» بر آن حضرت وارد شد و امام مشغول وصله كردن كفش
كهنهاش بود، فرمود:
به خدا
سوگند اين كفش كهنه براى من از حكومت بر شما محبوبتر است، مگر اينكه به وسيله آن
حقى را پابرجا يا از باطلى جلوگيرى كنم. [2]
همچنين
آن حضرت هدف خود را از پذيرش حكومت بعد از «عثمان» تأمين عدالت اجتماعى دانسته و
فرمود:
سوگند به
خدايى كه دانه را شكافت و انسانها را آفريد، اگر آن جمعيت (براى بيعت با من) حاضر
نمىشدند و با يارى ايشان حجّت بر من تمام نشده بود، و اگر نبود پيمانى كه خداوند
متعال از دانشمندان گرفته كه بر شكمبارگى ظالم و گرسنگى مظلوم راضى نشوند، هرآينه
مهار شتر خلافت را روى كوهانش انداخته و آخرش