دنبال
اين نصيحتها بنابه روايتى زبير از جنگ كناره گرفت، اما طلحه همچنان بر ادامه نبرد
اصرار داشت. [1]
امتيازهاى مورد تقاضاى طلحه و زبير
با قتل
عثمان، انقلاب به پيروزى رسيد و خلافت اميرمؤمنان عليه السلام با بيعت مردم قطعى
گرديد. اولين اقدام سياسى آن حضرت بركنار ساختن عاملان نالايق عثمان بود. اين زمان
بود كه طلحه و زبير احساس كردند موقع گرفتن امتياز فرارسيده است. بدين منظور به
اتفاق نزد آن حضرت آمده، تقاضاهايشان را مطرح كردند كه عبارت بود از: رياست و سهم
ويژه از اموال بيتالمال. درست همان چيزهايى كه باعث نارضايتى مردم از حكومت عثمان
و شورش عليه وى شده بود. آنان به اميرمؤمنان عليه السلام اظهار داشتند كه در دوره
حكومت خلفاى پيشين مورد ستم واقع شدهاند و اينك زمان آن رسيده است كه به حق خويش
برسند. حضرت على عليه السلام با آنان از در ملاطفت و ملايمت درآمد و از آنها خواست
كه در امر حكومت وى را يارى دهند و بازوى آن حضرت باشند، [2] ولى آنان به اين
اندازه قانع نبودند و از آن حضرت امتياز و حقى فزونتر از ديگران براى خود خواستار
بودند.
طبيعى
بود كه خواستههاى نابحق آنان مورد پذيرش حضرت على عليه السلام قرار نگيرد؛ از اين
رو حضرت با دلايل فراوان، نامشروع بودن
[2] - براى اطلاع بيشتر دربارۀ تعيين
استانداران جديد به وسيلۀ اميرمؤمنان عليه السلام و گفتوگوىحضرتش با طلحه
و زبير، ر. ك: تاريخ يعقوبى، ج 2، ص
179-180