نيز از
اين موفقيت امام حسن عليه السلام خوشحال شد و از وى تشكر كرد. [1]
بصره در محاصره
سپاه
بزرگ و نيرومند اميرمؤمنان عليه السلام، متشكل از جنگجويان مدينه و كوفه به سرعت
به سوى بصره تاخت و در نزديكى شهر اردو زد.
اميرمؤمنان
عليه السلام به نماز ايستاد و پس از آن گونه بر خاك نهاد و به پيشگاه ربوبى اشك
ريخت. آنگاه دستها را به آسمان بلند كرد و گفت: ...
پروردگارا!
اين گروه سرپيچى كرده، بر من ستم روا داشتند و بيعت مرا شكستند. خداوندا! تو خود
خون مسلمانان را حفظ فرما. [2]
يكى از
ناظران كه در آن روز شكوه سپاه امام عليه السلام را در نزديكى بصره ديده بود،
درباره نظم، صلابت و آرايش سپاه چنين گفته است: در اين هنگام هزار سوار را كه همگى
غرق در سلاح بودند و پيشاپيش آنان «ابوايوب انصارى» بر اسب نيرومندى حركت مىكرد،
ديدم نيروهاى ديگر نيز در دستههاى هزار نفرى با تجهيزات كامل به فرماندهى صحابه
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ... پشت سرشان در حركت بودند. يكى از اين
دستهها تحت فرماندهى اميرمؤمنان عليه السلام بود كه پيشاپيش جنگجويان حركت مىكرد
و در دو سوى آن حضرت، امام حسن و امام حسين عليهما السلام قرار داشتند. در پيش روى
آن حضرت فرزند ديگرش محمد بن حنفيه پرچم را به دست داشت و عبداللَّه بن جعفر پشت
سر آن حضرت در حركت بود.
[1]
- ر. ك: مروج الذهب، ج 2، ص 359؛ جمل، ص
128-130؛ كامل، ج 3، ص
227-231. (لازم به ذكر است كه مدرك اخير،
تعداد كوفيانى را كه به امام پيوستند 9000 نفر مىداند.)