ساخت.
زره رسول خدا صلى الله عليه و آله را به تن كرد. عمامه بر سر نهاده ذوالفقار را به
كمر بست و بر استر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم سوار شده پرچم را به محمد
بن حنفيه داد؛ و از بيست هزار تن سپاهيانش سان ديد. طلحه و زبير نيز سپاه سىهزار
نفرىشان را آماده نبرد ساختند. [1]
دستورهاى انسانى
اميرمؤمنان
عليه السلام با پيروى از سنّت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم، پيش از جنگ
سربازانش را مورد خطاب قرار داد و دستورهاى لازم را صادر كرد و از جمله فرمود: پس
از شكست دشمن، مجروحان و اسيران را نكشيد. فراريان را تعقيب نكنيد، از مثله كردن
كشتگان بپرهيزيد، پردهدرى نكنيد و به اموال مردم جز آنچه را كه در ميدان نبرد به
دست مىآوريد دست نزنيد. [2]
تفرقه ميان دشمن
پس از
رويارويى دو سپاه و پيش از آغاز نبرد، اميرمؤمنان عليه السلام توانست زبير را از
صف جنگجويان خارج سازد. امام عليه السلام وى را مورد خطاب قرار داد و فرمود: اى
زبير! به ياد دارى روزى را كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در حالى كه دست به
گردن من آويخته بودى، از تو پرسيد: آيا او را دوست دارى؟ و تو گفتى: چگونه او را
دوست نداشته باشم، در حالى كه او پسردايى من است؟ سپس فرمود: ولى تو در آينده نزديك
با او مىجنگى، در حالى كه نسبت به او ستمگر هستى. زبير با شنيدن سخن پيامبر صلى
الله عليه و آله و سلم گفت: «انا للَّه وانا اليه راجعون» جريانى را به يادم آوردى
كه پس از آن هرگز با تو جنگ