responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه ای از حکومت علوی نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 63

ساخت. زره رسول خدا صلى الله عليه و آله را به تن كرد. عمامه بر سر نهاده ذوالفقار را به كمر بست و بر استر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم سوار شده پرچم را به محمد بن حنفيه داد؛ و از بيست هزار تن سپاهيانش سان ديد. طلحه و زبير نيز سپاه سى‌هزار نفرى‌شان را آماده نبرد ساختند. [1]

دستورهاى انسانى‌

اميرمؤمنان عليه السلام با پيروى از سنّت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم، پيش از جنگ سربازانش را مورد خطاب قرار داد و دستورهاى لازم را صادر كرد و از جمله فرمود: پس از شكست دشمن، مجروحان و اسيران را نكشيد. فراريان را تعقيب نكنيد، از مثله كردن كشتگان بپرهيزيد، پرده‌درى نكنيد و به اموال مردم جز آنچه را كه در ميدان نبرد به دست مى‌آوريد دست نزنيد. [2]

تفرقه ميان دشمن‌

پس از رويارويى دو سپاه و پيش از آغاز نبرد، اميرمؤمنان عليه السلام توانست زبير را از صف جنگجويان خارج سازد. امام عليه السلام وى را مورد خطاب قرار داد و فرمود: اى زبير! به ياد دارى روزى را كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در حالى كه دست به گردن من آويخته بودى، از تو پرسيد: آيا او را دوست دارى؟ و تو گفتى: چگونه او را دوست نداشته باشم، در حالى كه او پسردايى من است؟ سپس فرمود: ولى تو در آينده نزديك با او مى‌جنگى، در حالى كه نسبت به او ستمگر هستى. زبير با شنيدن سخن پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم گفت: «انا للَّه وانا اليه راجعون» جريانى را به يادم آوردى كه پس از آن هرگز با تو جنگ‌


[1] - شرح ابن ابى‌الحديد، ج 9، ص 111

[2] - مروج الذهب، ج 2، ص 262؛ الجمل، ص 182

نام کتاب : جلوه ای از حکومت علوی نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 63
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست