جنگ جمل
با پيروزى كامل اميرمؤمنان عليه السلام پايان يافت، اما آتش فتنه و آشوب در جهان
اسلام خاموش نشد. مهمترين اين فتنهها فتنه قاسطين بود. نزاع ميان حضرت على عليه
السلام و اين گروه سركش به رهبرى معاوية بن ابىسفيان پيوسته ادامه داشت تا آنكه
به تجزيه دولت اسلامى منجر شد بنىاميّه حكومت نامشروع خود را در ناحيه شام پى
ريختند.
پيدايش قاسطين
از
خطرهاى بسيار بزرگى كه بهويژه پس از روى كار آمدن عثمان، اسلام را تهديد مىكرد،
خطر قومگرايى و تجديد عصبيت جاهلى بود.
زيرا وى
همه كارگزارانش را از بين خويشاوندان خود برگزيد و بنىاميه در روزگار او به
منصبهاى بزرگى دست يافتند. آنها از چنان نفوذى برخوردار شدند كه بركنار ساختن
آنها براى اميرمؤمنان عليه السلام دشوار شد.
از جمله
آن افراد، معاوية بن ابىسفيان بود. او پس از فتح مكه اسلام آورد و پس از چند
صباحى به شام رفت و در آنجا ماندگار شد. با آنكه وى از تعاليم اسلامى هيچ خبرى
نداشت، پس از مرگ برادرش، يزيد بن ابوسفيان، از سوى عمر به حكومت شام منصوب شد و
زمانى كه عثمان روى كار آمد بناى حكومت وى استوار شد و سرزمينهاى وسيعى نيز به
قلمروش افزوده گرديد.