پس از
پايان كار گردآورى و گزينش سپاه و تصفيه عناصر ناشايسته، اميرمؤمنان عليه السلام
دست به كار سازماندهى سپاه خويش شد. تمام نيروهاى رزمنده از كوفه بيرون آمدند و در
بيرون شهر در نقطهاى به نام «نُخيله» اردو زدند. آن حضرت سپاهيانش را به هفت گروه
تقسيم كرد و فرماندهى هر گروهى را به يكى از شجاعان قبيلههاى معروف همان گروه
داد. [1]
با توجه
به اينكه شمار سپاهيان حضرت على عليه السلام را نود هزار نفر نوشتهاند، مىتوان
برآورد كرد كه گروههاى هفتگانه يادشده هر كدام به اندازه يك لشكر امروزى نيرو
داشتهاند.
اين سپاه
بزرگ با رعايت اصول و روشهاى معمول آن روزگار راه شام را در پيش گرفت. يك گروه
دوازده هزار نفرى به عنوان طلايهدار پيشاپيش سپاه حركت مىكرد و طبق فرمان امام
عليه السلام اخبار را به آن حضرت گزارش مىداد. [2]
سپاه شام
معاويه
با شنيدن خبر حركت اميرمؤمنان عليه السلام به سوى شام، به گردآورى و تجهيز سپاه
پرداخت. او در آغاز براى تحريك احساسات مردم آنان را در مسجد جمع كرد و پيراهن
خونآلود عثمان را در برابر چشمانشان قرار داد و بر فراز منبر چنين گفت: اى مردم
شام شما قبلًا مرا درباره على عليه السلام تكذيب مىكرديد، ولى اينك براى همه روشن
شده است كه قاتل خليفه كسى جز او نيست. او بود كه فرمان قتل را صادر كرد و قاتلان
را پناه داد؛ امروز از همانها