responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه ای از حکومت علوی نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 87

اين جهت آسيب‌پذير بود و سرانجام همين اقدام‌هاى تفرقه‌افكنانه معاويه باعث عدم پيروزى آن حضرت شد.

معاويه در نخستين اقدامش كوشيد كه برخى از سران سپاه امام عليه السلام را بفريبد. به اين منظور در جريان آخرين هيأتى كه از سوى آن حضرت نزد وى رفت، يكى از اعضا را نزد خود خواند و به او وعده داد كه اگر دست از يارى على عليه السلام بكشد و به او بپيوندد، او نيز در صورت پيروز شدن، حكومت شهرهاى كوفه و بصره را به وى بدهد اما آن سردار نپذيرفت و به معاويه چنان پاسخى كوبنده داد كه عمروعاص گفت: با هر يك از آنها گفت‌وگو مى‌كنيم، پاسخى قانع‌كننده مى‌دهد، گويى دل‌هاشان يكى است! [1]

گروه ديگرى كه معاويه آنان را براى كارشكنى در سپاه اميرمؤمنان عليه السلام در نظر گرفت، جماعت «زاهدان» و «قاريان» بود. اين عده كه شمار آنها به سى هزار تن مى‌رسيد، از ميان صف‌هاى دو سپاه بيرون آمده و اردوگاه جداگانه‌اى برپا ساختند. و به پندار خودشان مى‌خواستند نقش ميانجى را برعهده بگيرند. اينان نزد دو طرف درآمد و شد بودند و ديدگاه‌هايشان را منتقل مى‌كردند. در يكى از اين ملاقات‌ها اميرمؤمنان عليه السلام به آنان هشدار داد كه مبادا تبليغات سوء معاويه در آنان تأثير بگذارد. [2] اما آنان توجهى نكردند و سرانجام پيش‌بينى امام درست درآمد و معاويه توانست اينان را بفريبد و شمارى از همين گروه بودند كه در بحبوحه جنگ و «نزديك شدن پيروزى امام عليه السلام، او را مجبور به پذيرفتن حكميت كردند. [3]


[1] - كامل، ج 3، ص 290؛ وقعة صفين، ص 199-200

[2] - وقعة صفين، ص 188-190

[3] - همان، ص 489-490

نام کتاب : جلوه ای از حکومت علوی نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 87
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست