معاويه
به منظور ايجاد ترس و تزلزل در سپاه امام عليه السلام دست به يك نيرنگ زد. او
فرمان داد نامهاى بنويسند و آن را بر تيرى بسته ميان سپاهيان حضرت على عليه
السلام پرتاب كنند. مضمون آن نامه چنين بود: از طرف يكى از بندگان خيرانديش خدا به
لشكريان عراق، آگاه باشيد كه معاويه مىخواهد آب رودخانه فرات را به روى شما باز
كند و همه را غرق سازد.
هر چه
زودتر فرار كنيد. در ضمن تعداد دويست نفر را هم با بيل و كلنگ به كنار فرات فرستاد
تا تظاهر به حفر كانال كنند.
نامه در
سپاه اميرمؤمنان عليه السلام دست به دست مىگشت و اغلب آن را درست تصور مىكردند.
وقتى خبر نامه به اميرمؤمنان عليه السلام رسيد، فرمود: اين اقدام معاويه امكانپذير
نيست، بلكه او مىخواهد با اين نقشه شما را وادار به عقبنشينى كند، اما سپاهيان
گفتند: چگونه باور نكنيم، در حالى كه آنان مشغول كندن نهر هستند ... ما از اينجا
كوچ مىكنيم اگر خواستى با ما بيا و اگر نخواستى در جاى خود بمان، و سپس عقبنشينى
كردند و دور از سپاه امام فرود آمدند.
معاويه
نيز بىدرنگ لشكريان خود را در محل آنان مستقر ساخت. [1]
آغاز دوباره جنگ
ماه محرم
به پايان رسيد، در حالى كه گفتوگوهاى دو طرف در راستاى پايان جنگ هيچ نتيجه مثبتى
نداشت از اين رو هر دو طرف به