responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 120

در اين راهى كه قدم گذارده‌ام، دوست ندارم پيش از مذاكره و اتمام حجّت، با تو بجنگم. ولى پيشتازان سپاه تو با آغاز كردن جنگ (و حمله به مقدمه سپاه ما) و جلوگيرى از آب فرات، ستيز و جدال در پيش گرفته‌اند. به نيروهاى خود دستور ده از مسير آب كنار روند تا با هم درباره امرى كه بدينجا آمده‌ايم گفتگو كنيم. در عين حال، اگر مايلى هدف اصلى را رها كنيم و بر سر آب با يكديگر بجنگيم تا آب از آنِ پيروزمند باشد بحثى نيست.

معاويه پس از دريافت پيام با يارانش مشورت كرد. برخى گفتند:

همان‌گونه كه آنان آب را بر روى عثمان بستند، تو نيز چنين كن تا از تشنگى هلاك شوند. ولى عمرو عاص اين كار را بى‌فايده دانست و گفت:

«على عليه السلام تشنه نخواهد ماند در حالى كه تو سيراب باشى ... تو خود مى‌دانى كه او دلاورى بى‌باك است و مردم عراق و حجاز همراه او هستند.

من و تو از او شنيده‌ايم كه- روزى كه خانه فاطمه را تفتيش مى‌كردند- مى‌گفت: اگر چهل نفر همراه من بود قيام مى‌كردم.» [1]

با اين حال معاويه نظر صريحى به نماينده امام عليه السلام نداد و گفت: نظر من به زودى به شما خواهد رسيد.

صَعْصَعَه به حضور امير مؤمنان عليه السلام بازگشت و جريان را گزارش داد.

معاويه پس از رفتن «صَعْصَعَه» دسته‌اى از سپاه خود را به كمك «ابوالاعور» فرستاد و تأكيد كرد على را همچنان از آب منع كن. چون اين خبر به امير مؤمنان عليه السلام رسيد، فرمان جنگ داد.

«اشْعَثِ بْنِ قَيْس» پيشنهاد كرد انجام اين كار به عهده او گذارده شود.


[1] - وقعه صفين، ص 163

نام کتاب : جلوه‌هایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 120
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست